گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
آغاز جزء ششم قرآن مجید ..... ص : 469







صفحه 406 از 550
ادامه سوره نساء ..... ص : 469
سوره نساء ( 4): آیۀ 148 ] ..... ص : 469
خدا دوست نمیدارد که » : (آیه 148 )- در این آیه و آیه بعد اشاره به بخشی از دستورات اخلاقی اسلام شده، نخست میفرماید
لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ). برگزیده تفسیر نمونه، ) « بدگویی شود و یا عیوب و اعمال زشت اشخاص با سخن برملا شود
ج 1، ص: 470
است، دوست ندارد که افراد بشر پردهدري کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروي « ستّار العیوب » زیرا همان گونه که خداوند
آنها را ببرند.
« مگر کسی که مظلوم واقع شده » : سپس به بعضی از امور که مجوز این گونه بدگوییها و پردهدریها میشود اشاره کرده، میفرماید
(إِلَّا مَنْ ظُلِمَ).
چنین افراد براي دفاع از خویشتن در برابر ظلم ظالم حق دارند اقدام به شکایت کنند و یا از مظالم و ستمگریها آشکارا مذمت و
انتقاد و غیبت نمایند و تا حق خود را نگیرند و دفع ستم ننمایند از پاي ننشینند.
و در پایان آیه- همان طور که روش قرآن است- براي این که افرادي از این استثناء نیز سوء استفاده نکنند و به بهانه این که مظلوم
وَ کانَ اللَّهُ ) « خداوند سخنان را میشنود و از نیات آگاه است » : واقع شدهاند عیوب مردم را بدون جهت آشکار نسازند میفرماید
سَمِیعاً عَلِیماً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 149 ] ..... ص : 470
اگر نیکیهاي افراد را اظهار کنید و یا مخفی نمایید مانعی » : (آیه 149 )- در این آیه، به نقطه مقابل این حکم اشاره کرده، میفرماید
ندارد (به خلاف بدیها که مطلقا جز در مواردي استثنایی باید کتمان شود) و نیز اگر در برابر بدیهایی که افراد به شما کردهاند راه
عفو و بخشش را پیش گیرید بهتر است زیرا این کار در حقیقت یک نوع کار الهی است که با داشتن قدرت بر هر گونه انتقام،
إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُ  وا قَدِیراً). ) « بندگان شایسته خود را مورد عفو قرار میدهد
سوره نساء ( 4): آیۀ 150 ] ..... ص : 470
(آیه 150 )- میان پیامبران تبعیض نیست! در این آیه و آیه بعد توصیفی از حال جمعی از کافران و مؤمنان و سرنوشت آنها آمده
است و آیات گذشته را که در باره منافقان بود تکمیل میکند.
آنها که » : نخست به کسانی که میان پیامبران الهی فرق گذاشته، بعضی را بر حق و بعضی را بر باطل میدانند اشاره کرده، میفرماید
به خدا و پیامبرانش کافر میشوند و میخواهند میان خدا و پیامبران تفرقه بیندازند و اظهار میدارند که ما نسبت به بعضی از آنها
إِنَّ الَّذِینَ ) «... ایمان داریم اگر چه بعضی دیگر را به رسمیت نمیشناسیم، و به گمان خود میخواهند در این میان راهی پیدا کنند
ص: 471
یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا).
در حقیقت این جمله حال یهودیان و مسیحیان را روشن میسازد که یهودیان مسیح را به رسمیت نمیشناختند، و هر دو، پیامبر
اسلام صلّی اللّه علیه و آله را، در حالی که طبق کتب آسمانی آنها نبوت این پیامبران بر ایشان ثابت شده بود.
صفحه 407 از 550
بنابراین، ایمان آنها حتی در مواردي که نسبت به آن اظهار ایمان میکنند، بیارزش قلمداد شده است، چرا که از روح حقجویی
سر چشمه نمیگیرد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 151 ] ..... ص : 471
أُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَ  قا). ) « آنها کافران واقعی هستند » : (آیه 151 )- در این آیه ماهیت این افراد را بیان کرده، میفرماید
وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ ) « ما براي کافران عذاب توهین آمیز و خوارکنندهاي فراهم ساختهایم » : و در پایان آنها را تهدید کرده، میگوید
عَذاباً مُهِیناً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 152 ] ..... ص : 471
کسانی که ایمان به خدا و همه پیامبران او » : (آیه 152 )- در این آیه به وضع مؤمنان و سرنوشت آنها اشاره کرده و میگوید
خود در برابر حق، و مبارزه با هر گونه « تسلیم و اخلاص » ، آوردهاند و در میان هیچ یک از آنها تفرقه نینداختند (و با این کار
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ ) « نابجا را اثبات نمودند) به زودي خداوند پاداشهاي آنها را به آنها خواهد داد « تعصب »
أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ).
و در پایان آیه به این مطلب اشاره میشود که اگر این دسته از مؤمنان در گذشته مرتکب چنان تعصبها و تفرقهها و گناهان دیگر
و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده » شدند اگر ایمان خود را خالص کرده و به سوي خدا بازگردند خداوند آنها را میبخشد
وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً). ) « و هست
سوره نساء ( 4): آیۀ 153 ] ..... ص : 471
اشاره
( (آیه 153
شأن نزول: ..... ص : 471
جمعی از یهود نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و گفتند: اگر تو پیغمبر خدایی کتاب آسمانی خود را یکجا به ما عرضه کن،
همانطور که موسی تورات را یکجا آورد، این آیه و آیه بعد نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 471
بهانه جویی یهود- در این آیه، نخست اشاره به درخواست اهل ص: 472
یَسْئَلُکَ أَهْلُ ) « اهل کتاب از تو تقاضا میکنند که کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی » : کتاب (یهود) میکند و میگوید
الْکِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتاباً مِنَ السَّماءِ).
صفحه 408 از 550
شک نیست که آنها در این تقاضاي خود حسن نیت نداشتند، زیرا هدف از نزول کتاب آسمانی همان ارشاد و هدایت و تربیت
است، گاهی این هدف با نزول کتاب آسمانی یکجا تأمین میشود، و گاهی تدریجی بودن آن به این هدف بیشتر کمک میکند.
لذا به دنبال این تقاضا خداوند به عدم حسن نیت آنها اشاره کرده، و ضمن دلداري به پیامبرش، سابقه لجاجت و عناد و بهانهجویی
یهود را در برابر پیامبر بزرگشان موسی بن عمران بازگو میکند.
فَقَدْ سَأَلُوا ) !« اینها از موسی چیزهایی بزرگتر و عجیبتر از این خواستند و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده » : نخست میگوید
مُوسی أَکْبَرَ مِنْ ذلِکَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً).
این درخواست عجیب و غیر منطقی که نوعی از عقیده بتپرستان را منعکس میساخت و خدا را جسم و محدود معرفی میکرد و
« صاعقه آسمانی به خاطر این ظلم و ستم آنها را فرا گرفت » بدون شک از لجاجت و عناد سر چشمه گرفته بود، سبب شد که
(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَۀُ بِظُلْمِهِمْ).
آنها پس از مشاهده آن همه » : بود، اشاره میکند و میگوید « گوساله پرستی » سپس به یکی دیگر از اعمال زشت آنها که مسأله
ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ). ) !« معجزات و دلایل روشن، گوساله را به عنوان معبود خود انتخاب کردند
و بساط رسواي « ما آنها را بخشیدیم و به موسی برتري و حکومت آشکاري دادیم » ولی با این همه براي این که به راه بازگردند
فَعَفَوْنا عَنْ ذلِکَ وَ آتَیْنا مُوسی سُلْطاناً مُبِیناً). ) « سامري و گوساله پرستان را برچیدیم
سوره نساء ( 4): آیۀ 154 ] ..... ص : 472
ما کوه طور را بر بالاي » (آیه 154 )- باز آنها از خواب غفلت بیدار نشدند و از مرکب غرور و لجاجت پایین نیامدند، به همین جهت
سر آنها به حرکت ص: 473
درآوردیم، و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم و به آنها گفتیم که به عنوان توبه از گناهانتان از در بیت المقدس با خضوع و
خشوع وارد شوید، و نیز به آنها تأکید کردیم که در روز شنبه دست از کسب و کار بکشید و راه تعدي و تجاوز را پیش نگیرید (و
اما آنها به هیچ یک « از ماهیان دریا که در آن روز صیدش حرام بود استفاده نکنید) و در برابر همه اینها پیمان شدید از آنان گرفتیم
از این پیمانهاي مؤکد وفا نکردند! (وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَ أَخَذْنا
مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 155 ] ..... ص : 473
(آیه 155 )- گوشه دیگري از خلافکاریهاي یهود! در اینجا قرآن به قسمتهاي دیگري از خلافکاریهاي بنی اسرائیل و کارشکنیها و
دشمنیهاي آنها با پیامبران خدا اشاره کرده است.
ما آنها را به خاطر پیمان » : نخست، به پیمانشکنی و کفر جمعی از آنها و قتل پیامبران به دست آنان اشاره کرده چنین میفرماید
از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتی از نعمتهاي پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم (فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ). « شکنی
وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ). ) « آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت پیش گرفتند » ، آنها به دنبال این پیمان شکنی
بلکه دست به جنایت بزرگ دیگري که قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنی پیامبران زدند و » ، و به این نیز قناعت نکردند
وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ). ) « بدون هیچ مجوزي آنها را از بین بردند
گفتند: بر » آنها به قدري در اعمال خلاف جسور و بیباك بودند که گفتار پیامبران را به باد استهزاء میگرفتند و صریحا به آنها
صفحه 409 از 550
وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ). ) !« دلهاي ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شماست
در اینجا قرآن اضافه میکند: دلهاي آنها به کلی مهر شده و هیچ گونه حقی در آن نفوذ نمیکند ولی عامل آن کفر و بیایمانی،
آري! » : خود آنها هستند و به همین دلیل جز افراد کمی که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشتهاند ایمان نمیآورند، میفرماید
خداوند به علت کفرشان، بر دلهاي آنها مهر زده، که جز عده کمی ص: 474
بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا). ) « (که راه حق میپویند و لجاج ندارند) ایمان میآورند
سوره نساء ( 4): آیۀ 156 ] ..... ص : 474
آنها در راه کفر آن چنان سریع تاختند که به مریم پاکدامن، مادر پیامبر بزرگ خدا که به فرمان الهی بدون همسر » -( (آیه 156
وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظِیماً). ) « باردار شده بود تهمت بزرگی زدند
سوره نساء ( 4): آیۀ 157 ] ..... ص : 474
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا ) « و میگفتند ما مسیح عیسی بن مریم رسولخدا را کشتهایم » (آیه 157 )- حتی آنها به کشتن پیامبران افتخار میکردند
قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ). و شاید تعبیر به رسول اللّه را در مورد مسیح از روي استهزاء و سخریه میگفتند.
آنها هرگز مسیح را نکشتند و نه به دار آویختند، بلکه دیگري را که شباهت به او » ، در حالی که در این ادعاي خود نیز کاذب بودند
وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ). ) « داشت اشتباها به دار زدند
آنها که در باره مسیح اختلاف کردند، خودشان در شک بودند و هیچ یک به گفته خود ایمان نداشتند و » : سپس قرآن میگوید
وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ الظَّنِّ). ) « تنها از تخمین و گمان پیروي میکردند
وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً). ) « و قطعا او را نکشتند » : آنگاه قرآن به عنوان تأکید مطلب میگوید
سوره نساء ( 4): آیۀ 158 ] ..... ص : 474
بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً). ) « بلکه خداوند او را به سوي خود برد و خداوند قادر و حکیم است » -( (آیه 158
اگر میبینیم قرآن مخصوصا روي مصلوب نشدن مسیح (ع) تکیه کرده، به خاطر این است که عقیده خرافی فداء و بازخرید گناهان
امت را به شدت بکوبد، تا مسیحیان نجات را در گروه اعمال خویش ببینند، نه در پناه بردن به صلیب!
سوره نساء ( 4): آیۀ 159 ] ..... ص : 474
(آیه 159 )- در تفسیر این آیه دو احتمال است که هر یک به جهاتی قابل ملاحظه است:
وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ ) « هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر این که به مسیح (ع) پیش از مرگ خود ایمان میآورد » : -1 آیه میفرماید
الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ). ص: 475
و آن هنگامی است که انسان در آستانه مرگ قرار میگیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوي میگردد،
پردهها از برابر چشم او کنار میرود و بسیاري از حقایق را میبیند، در این موقع است که چشم حقیقت بین او مقام مسیح را مشاهده
میکند و در برابر او تسلیم میگردد، آنها که منکر او شدند به او مؤمن میشوند و آنها که او را خدا دانستند به اشتباه خود پی
میبرند در حالی که این ایمان هیچ گونه سودي براي آنها ندارد- پس چه بهتر اکنون که ایمان مفید است مؤمن شوند! 2- منظور
صفحه 410 از 550
ایمان میآوردند یهودیان او را به نبوت میپذیرند و مسیحیان « مرگ او » این است که تمام اهل کتاب به حضرت مسیح (ع) پیش از
دست از الوهیت او میکشند و این به هنگامی است که مسیح (ع) طبق روایات اسلامی در موقع ظهور حضرت مهدي (عج) از
آسمان فرود میآید، و پشت سر او نماز میگذارد و یهود و نصارا نیز او را میبینند و به او و مهدي (عج) ایمان میآورند، و روشن
است که مسیح به حکم این که آیینش مربوط به گذشته بوده وظیفه دارد در این زمان از آیین موجود یعنی آیین اسلام که مهدي
(عج) مجري آن است پیروي کند.
وَ یَوْمَ الْقِیامَۀِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً). ) « در روز رستاخیز، مسیح گواه بر آنها خواهد بود » : و در پایان آیه میفرماید
منظور از گواهی مسیح بر ضد آنها این است که او گواهی میدهد که تبلیغ رسالت کرده و آنها را هیچ گاه به خدایی و الوهیت
خود دعوت ننموده بلکه به ربوبیت پروردگار دعوت کرده است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 160 ] ..... ص : 475
(آیه 160 )- سرنوشت صالحان و ناصالحان یهود! در آیات گذشته به چند نمونه از خلافکاریهاي یهود اشاره شد، در این آیه و دو
آیه بعد نیز پس از ذکر چند قسمت دیگر از اعمال ناشایست آنها، کیفرهایی را که بر اثر این اعمال در دنیا و آخرت دامان آنها را
گرفته و میگیرد، بیان میدارد.
به خاطر ظلم و ستمی که یهود کردند، و به خاطر ص: 476 » : نخست میفرماید
و آنان را از استفاده کردن از « باز داشتن مردم از راه خدا، قسمتی از چیزهاي پاك و پاکیزه را که بر آنها حلال بود تحریم کردیم
«1» ( آن محروم ساختیم (فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً
سوره نساء ( 4): آیۀ 161 ] ..... ص : 476
رباخواري میکردند با این که از آن نهی شده بودند، و همچنین اموال مردم را به ناحق » (آیه 161 )- و نیز به خاطر این که
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ). ) « میخوردند، همه اینها سبب شد که گرفتار آن محرومیت شوند
و براي کافران آنها عذاب دردناکی آماده » گذشته از این کیفر دنیوي، ما آنها را به کیفرهاي اخروي گرفتار خواهیم ساخت
وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً). ) « کردهایم
سوره نساء ( 4): آیۀ 162 ] ..... ص : 476
(آیه 162 )- در این آیه به واقعیت مهمی اشاره شده که قرآن کرارا به آن تکیه کرده است و آن این که مذمت و نکوهش قرآن از
مذمت نمیکند بلکه نکوهشها و حملات « نژاد » یهود به هیچ وجه جنبه مبارزه نژادي و طائفهاي ندارد، اسلام هیچ نژادي را به عنوان
آن تنها متوجه آلودگان و منحرفان است، لذا در این آیه افراد با ایمان و پاکدامن یهود را استثناء کرده، و مورد ستایش قرار داده و
ولی آن دسته از یهود که در علم و دانش راسخند و مؤمنان (از دست اسلام) به » : پاداش بزرگی به آنها نوید میدهد، و میگوید
آنچه بر تو نازل شده و آنچه بر پیامبران پیشین نازل گردیده ایمان میآورند (همچنین) نمازگزاران و زکاتدهندگان و
لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ ) « ایمانآورندگان به خدا و روز قیامت به زودي پاداش بزرگی به آنها خواهیم داد
بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ أُولئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْراً عَظِیماً).
به همین دلیل میبینیم که جمعی از بزرگان یهود به هنگام ظهور پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و مشاهده دلایل حقانیت او به
صفحه 411 از 550
اسلام گرویدند و با جان و دل از آن
__________________________________________________
. 1) در مور تحریم طیّبات رجوع کنید به سوره انعام ( 6) آیه 146 )
ص: 477
حمایت کردند و مورد احترام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سایر مسلمانان بودند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 163 ] ..... ص : 477
(آیه 163 )- در آیات گذشته خواندیم که یهود در میان پیامبران خدا تفرقه میافکندند بعضی را تصدیق و بعضی را انکار میکردند
ما بر تو وحی فرستادیم همانطور که بر نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و » : در این آیه، بار دیگر به آنها پاسخ میگوید که
همانطور که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبرانی که از فرزندان یعقوب بودند و عیسی و ایوب و یونس و هارون و
إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلی نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلی إِبْراهِیمَ وَ ) « سلیمان وحی نمودیم و به داود کتاب زبور دادیم
إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِیسی وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 164 ] ..... ص : 477
پیامبران دیگري که قبلا » (آیه 164 )- در این آیه اضافه میکند پیامبرانی که وحی بر آنان نازل گردید منحصر به اینها نبودند بلکه
سرگذشت آنها را براي تو بیان کردهایم و پیامبرانی را که هنوز سرگذشت آنها را شرح ندادهایم همگی همین مأموریت را داشتند و
خداوند رسما با » وَ رُسُلًا قَدْ قَصَصْ ناهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْ هُمْ عَلَیْکَ). و از این بالاتر ) « وحی الهی بر آنها نازل گردید
وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلِیماً). ) « موسی سخن گفت
سوره نساء ( 4): آیۀ 165 ] ..... ص : 477
(آیه 165 )- بنابراین، رشته وحی همیشه در میان بشر بوده است و چگونه ممکن است ما افراد انسان را بدون راهنما و رهبر بگذرانیم
ما این پیامبران را بشارتدهنده و انذارکننده قرار دادیم تا به رحمت و » و در عین حال براي آنها مسؤولیت و تکلیف قائل شویم؟ لذا
رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ ) « پاداش الهی، مردم را امیدوار سازند و از کیفرهاي او بیم دهند تا اتمام حجت بر آنها شود و بهانهاي نداشته باشند
مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّۀٌ بَعْدَ الرُّسُلِ).
وَ کانَ ) « او بر همه چیز توانا و حکیم است » : خداوند برنامه ارسال این رهبران را دقیقا تنظیم و اجرا نموده، چرا چنین نباشد با این که
اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً).
حکمت او ایجاب میکند که این کار عملی شود و قدرت او راه را هموار میسازد.
ص: 478
سوره نساء ( 4): آیۀ 166 ] ..... ص : 478
(آیه 166 )- و در این آیه به پیامبر دلداري و قوت قلب میبخشد که اگر این جمعیت نبوت و رسالت تو را انکار کردند اهمیتی
لکِنِ اللَّهُ یَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَیْکَ). ) « خداوند گواه چیزي است که بر تو نازل کرده است » : ندارد، زیرا
صفحه 412 از 550
این آیات را از روي علم به لیاقت و شایستگی تو براي مأموریت، نازل » و البته انتخاب تو براي این منصب بیحساب نبوده بلکه
أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ). ) « کرده است
فرشتگان پروردگار نیز گواهی میدهند اگر چه » و در پایان اضافه میکند که نه تنها خداوند گواهی بر حقانیت تو میدهد، بلکه
وَ الْمَلائِکَۀُ یَشْهَدُونَ وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً). ) « گواهی خدا کافی است
سوره نساء ( 4): آیۀ 167 ] ..... ص : 478
(آیه 167 )- در آیات گذشته بحثهایی در باره افراد بیایمان و با ایمان ذکر شده بود، در این آیه اشاره به دستهاي دیگر میکند که
بدترین نوع کفر را انتخاب کردند، آنها کسانی هستند که علاوه بر گمراهی خود، کوشش براي گمراه ساختن دیگران میکنند، نه
کسانی که کافر شدند و مردم را از گام » : خود راه هدایت را پیمودند و نه میگذارند دیگران این راه را بپیمایند آیه میفرماید
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلالًا ) « گذاشتن در راه خدا مانع گشتند، در گمراهی دور و درازي گرفتار شدهاند
بَعِیداً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 168 ] ..... ص : 478
آنها که کافر شدند و ستم کردند (هم ستم به حق کردند که آنچه شایسته آن بود انجام » : (آیه 168 )- در این آیه اضافه میفرماید
ندادند و هم ستم به خویش که خود را از سعادت محروم ساختند و در درّه ضلالت سقوط کردند و هم به دیگران ستم کردند که
آنها را از راه حق بازداشتند) چنین افرادي هرگز مشمول آمرزش پروردگار نخواهند شد و خداوند آنها را به هیچ راهی هدایت
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقاً). ) « نمیکند
سوره نساء ( 4): آیۀ 169 ] ..... ص : 478
إِلَّا طَرِیقَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أَبَداً). ) « مگر به سوي دوزخ! و آنها براي همیشه در دوزخ میمانند » -( (آیه 169
وَ کانَ ذلِکَ عَلَی ) « این کار براي خدا آسان است و قدرت بر آن دارد » : آنها باید بدانند که این تهدید الهی صورت میپذیرد، زیرا
اللَّهِ یَسِیراً).
ص: 479
سوره نساء ( 4): آیۀ 170 ] ..... ص : 479
(آیه 170 )- در آیات گذشته سرنوشت افراد بیایمان بیان شد، و در این آیه دعوت به سوي ایمان آمیخته با ذکر نتیجه آن میکند،
و با تعبیرات مختلفی که شوق و علاقه انسان را برمیانگیزد همه مردم را به این هدف عالی تشویق مینماید.
اي مردم همان پیامبري که در انتظار او بودید و در کتب آسمانی پیشین به او اشاره شده بود با آیین حق به سوي » : نخست میگوید
این پیامبر از طرف آن کس که پرورش و تربیت شما را » : یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ). سپس میفرماید ) « شما آمده است
مِنْ رَبِّکُمْ). ) « بر عهده دارد آمده است
به دیگري خدمت نکردهاید، بلکه به خودتان خدمت نمودهاید (فَآمِنُوا خَیْراً « اگر ایمان بیاورید به سود شماست » : بعد اضافه میکند
لَکُمْ).
صفحه 413 از 550
لَکُمْ).
فکر نکنید اگر شما راه کفر پیش گیرید به خدا زیانی میرسد چنین نیست، زیرا خداوند مالک آنچه در » : و در پایان میفرماید
وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). ) « آسمانها و زمین است میباشد
وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً) دستورهایی را که به شما داده و برنامههایی را که تنظیم ) « خداوند، عالم و حکیم است » به علاوه چون
کرده همگی روي فلسفه و مصالحی بوده و به سود شماست.
سوره نساء ( 4): آیۀ 171 ] ..... ص : 479
(آیه 171 )- تثلیث موهوم است! در این آیه و آیه بعد به تناسب بحثهایی که در باره اهل کتاب و کفار بود به یکی از مهمترین
اشاره کرده و با جملهاي کوتاه و مستدل آنها را از این انحراف « مسأله تثلیث و خدایان سهگانه » انحرافات جامعه مسیحیت یعنی
بزرگ برحذر میدارد.
یا أَهْلَ الْکِتابِ لا ) « اي اهل کتاب! در دین خود راه غلو را نپویید و جز حق، در باره خدا نگویید » : نخست به آنان اخطار میکند که
تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ).
در باره پیشوایان، یکی از مهمترین سر چشمههاي انحراف در ادیان آسمانی بوده است، به همین جهت اسلام در باره « غلوّ » مسأله
غلات از بدترین کفار معرفی شدهاند! ص: « فقه » و « عقاید » غلات سختگیري شدیدي کرده و در کتب
480
سپس به چند نکته که هر کدام در حکم دلیلی بر ابطال تثلیث و الوهیت مسیح است اشاره میکند:
إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ). ) « عیسی فقط فرزند مریم بود » -1
این تعبیر خاطرنشان میسازد که مسیح همچون سایر افراد انسان در رحم مادر قرار داشت و دوران جنینی را گذراند و همانند سایر
افراد بشر متولد شد، شیر خورد و در آغوش مادر پرورش یافت یعنی، تمام صفات بشري در او بود، چگونه ممکن است چنین کسی
که مشمول و محکوم قوانین طبیعت و تغییرات جهان ماده است خداوندي ازلی و ابدي باشد.
رَسُولُ اللَّهِ)- این موقعیت نیز تناسبی با الوهیت او ندارد. ) « عیسی فرستاده خدا بود » -2
وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلی مَرْیَمَ). ) « عیسی کلمه خدا بود که به مریم القا شد » -3
مخلوق ما است، موجودات عالم آفرینش هم « کلمات » این تعبیر به خاطر آن است که اشاره به مخلوق بودن مسیح کند، همانطور که
مخلوق خدا هستند.
وَ رُوحٌ مِنْهُ). ) « عیسی روحی است که از طرف خدا آفریده شد » -4
این تعبیر که در مورد آفرینش آدم و به یک معنی آفرینش تمام بشر نیز در قرآن آمده است اشاره به عظمت آن روحی است که
خدا آفرید و در وجود انسانها عموما و مسیح و پیامبران خصوصا قرار داد.
اکنون که چنین است به خداي یگانه و پیامبران او ایمان بیاورید و نگویید خدایان » : سپس قرآن به دنبال این بیان میگوید
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَۀٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ). ) « سهگانهاند و اگر از این سخن بپرهیزید، به سود شماست
إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ). ) « تنها خداوند معبود یگانه است » : بار دیگر تأکید میکند که
یعنی، شما قبول دارید که در عین تثلیث، خدا یگانه است در حالی که اگر فرزندي داشته باشد شبیه او خواهد بود و با این حال
یگانگی معنی ندارد.
چگونه ممکن است خداوند فرزندي داشته باشد در حالی که او از نقیصه احتیاج ص: 481 »
سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ). ) « به همسر و فرزند و نقیصه جسمانیت و عوارض جسم بودن مبرّاست
صفحه 414 از 550
او مالک آنچه در آسمانها و زمین است میباشد، همگی مخلوق اویند و او خالق آنهاست، و مسیح نیز یکی از این » به علاوه
لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ). ) « مخلوقات اوست
چگونه میتوان یک حالت استثنایی براي وي قائل شد؟ آیا مملوك و مخلوق میتواند فرزند مالک و خالق خود باشد؟ خداوند نه
و براي تدبیر و سرپرستی آنها خداوند کافی » تنها خالق و مالک آنهاست بلکه مدبّر و حافظ و رازق و سرپرست آنها نیز میباشد
وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلًا). ) « است
اصولا خدایی که ازلی و ابدي است، و سرپرستی همه موجودات را از ازل تا ابد بر عهده دارد چه نیازي به فرزند دارد، مگر او
همانند ما است که فرزندي براي جانشین بعد از مرگ خود بخواهد؟!
سوره نساء ( 4): آیۀ 172 ] ..... ص : 481
اشاره
( (آیه 172
شأن نزول: ..... ص : 481
روایت شده که: طایفهاي از مسیحیان نجران خدمت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و عرض کردند: چرا نسبت به پیشواي
ما خرده میگیري؟
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: من چه عیبی بر او گذاشتم؟ گفتند: تو میگویی او بنده خدا و پیامبر او بوده است. آیه نازل شد و
به آنها پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 481
مسیح بنده خدا بود- پیوند و ارتباط این آیه با آیات گذشته که در باره نفی الوهیت مسیح و ابطال مسأله تثلیث بود آشکار است.
نه » نخست با بیان دیگري مسأله الوهیت مسیح را ابطال میکند و میگوید شما چگونه معتقد به الوهیت عیسی هستید در حالی که
نْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ «َ مسیح استنکاف از عبودیت و بندگی پروردگار داشت و نه فرشتگان مقرب پروردگار استنکاف دارند
عَبْداً لِلَّهِ وَ لَا الْمَلائِکَۀُ الْمُقَرَّبُونَ)
.و مسلم است کسی که خود عبادت کننده است معنی ندارد که معبود باشد.
در حدیثی میخوانیم که امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام براي محکوم ساختن مسیحیان منحرف که مدعی الوهیت او بودند به
بزرگ مسیحیان فرمود: ص: 482 « جاثلیق »
عیسی (ع) همه چیزش خوب بود تنها یک عیب داشت و آن این که عبادت چندانی نداشت، مرد مسیحی برآشفت و به امام گفت
چه اشتباه بزرگی میکنی؟
اتفاقا او از عابدترین مردم بود، امام فورا فرمود: او چه کسی را عبادت میکرد؟
صفحه 415 از 550
آیا کسی جز خدا را میپرستید؟ بنابراین، به اعتراف خودت مسیح بنده و مخلوق و عبادت کننده خدا بود، نه معبود و خدا، مرد
کسانی که از عبادت و بندگی پروردگار امتناع ورزند و این » : مسیحی خاموش شد و پاسخی نداشت! سپس قرآن اضافه میکند
و به هر کدام کیفر مناسب « امتناع از تکبر و خودبینی سر چشمه بگیرد، خداوند همه آنها را در روز رستاخیز حاضر خواهد ساخت
خواهد دادَ مَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعاً)
سوره نساء ( 4): آیۀ 173 ] ..... ص : 482
در آن روز آنها که داراي ایمان و عمل صالح بودهاند پاداششان را بطور کامل خواهد داد، و از فضل و رحمت خدا بر » -( (آیه 173
آن خواهد افزود، آنها که از بندگی خدا امتناع ورزیدند و راه تکبر را پیش گرفتند به عذاب دردناکی گرفتار خواهد کرد و غیر از
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْ لِهِ وَ أَمَّا ) « خدا هیچ سرپرست و حامی و یاوري نخواهند یافت
الَّذِینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیا وَ لا نَصِیراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 174 ] ..... ص : 482
(آیه 174 )- نور آشکار! در تعقیب بحثهایی که در باره انحرافات اهل کتاب از اصل توحید و اصول تعلیمات انبیاء در آیات سابق
گذشت در این آیه و آیه بعد سخن نهایی گفته شده و راه نجات مشخص گردیده است، نخست عموم مردم جهان را مخاطب
اي مردم از طرف پروردگار شما پیامبري آمده است که براهین و دلایل آشکار دارد و همچنین نور آشکاري به » : ساخته، میگوید
یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً). ) « نام قرآن با او فرستاده شده که روشنگر راه سعادت شماست
قرآن مجید ص: 483 « نور » شخص پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله است و منظور از « برهان » منظور از
است که در آیات دیگر نیز از آن تعبیر به نور شده است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 175 ] ..... ص : 483
اما آنها را که به خدا ایمان آوردند و به این کتاب » : (آیه 175 )- در این آیه نتیجه پیروي از این برهان و نور را چنین شرح میدهد
آسمانی چنگ زدند به زودي در رحمت واسعه خود وارد خواهد کرد، و از فضل و رحمت خویش بر پاداش آنها خواهد افزود و به
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَ َ ص مُوا بِهِ فَسَ یُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَۀٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ یَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ ) « صراط مستقیم و راه راست هدایتشان میکند
صِراطاً مُسْتَقِیماً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 176 ] ..... ص : 483
اشاره
( (آیه 176
شأن نزول: ..... ص : 483
صفحه 416 از 550
چنین نقل کردهاند که میگوید: من شدیدا بیمار بودم، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به عیادت من آمد و « جابر بن عبد اللّه انصاري » از
در آنجا وضو گرفت و از آب وضوي خود بر من پاشید، من که در اندیشه مرگ بودم به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کردم:
وارث من فقط خواهران منند، میراث آنها چگونه است؟
این آیه که آیه فرائض نام دارد نازل شد و میراث آنها را روشن ساخت.
و به عقیده بعضی این آخرین آیهاي است که در باره احکام اسلام بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل شده.
تفسیر: ..... ص : 483
این آیه مقدار ارث برادران و خواهران را بیان میکند، و همانطور که در اوایل این سوره در تفسیر آیه 12 گفتیم در باره ارث
است، و دیگر آیه « مادري » خواهران و برادران، دو آیه در قرآن نازل شده است یکی همان آیه 12 که ناظر به برادران و خواهران
از تو در این باره سؤال » : سخن میگوید، میفرماید « پدري تنها » یا « پدري و مادري » مورد بحث که در باره خواهران و برادران
میکنند، بگو:
یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَۀِ). ) « خداوند حکم کلاله (برادران و خواهران را) براي شما بیان میکند
سپس به چندین حکم اشاره مینماید:
إِنِ امْرُؤٌ ) « هر گاه مردي از دنیا برود و فرزندي نداشته باشد و یک خواهر داشته باشد نصف میراث او به آن یک خواهر میرسد » -1
هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ). ص: 484
و فرزندي نداشته باشد و یک برادر (برادر پدر و مادري یا پدري تنها) از خود به یادگار بگذارد تمام » -2 و اگر زنی از دنیا برود
وَ هُوَ یَرِثُها إِنْ لَمْ یَکُنْ لَها وَلَدٌ). ) « ارث او به یک برادر میرسد
فَإِنْ کانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَ ا الثُّلُثانِ مِمَّا ) « اگر کسی از دنیا برود و دو خواهر از او به یادگار بماند دو ثلث از میراث او را میبرند » -3
تَرَكَ).
اگر ورثه شخص متوفی، چند برادر و خواهر باشند (از دو نفر بیشتر) تمام میراث او را در میان خود تقسیم میکنند بطوري که » -4
وَ إِنْ کانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ). ) « سهم هر برادر دو برابر سهم یک خواهر شود
خداوند این حقایق را براي شما بیان میکند تا گمراه نشوید و راه سعادت را بیابید (و حتما راهی را که » : در پایان آیه میفرماید
یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ). ) « خدا نشان میدهد راه صحیح و واقعی است) زیرا به هر چیزي دانا است
پایان سوره نساء
ص: 485
سوره مائده ..... ص : 485
اشاره
نازل شده و 120 آیه است. « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 485
صفحه 417 از 550
این سوره محتوي یک سلسله از معارف و عقاید اسلامی و یک سلسله از احکام و وظایف دینی است.
در قسمت اول به مسأله ولایت و رهبري بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مسأله تثلیث مسیحیان و قسمتهایی از مسائل مربوط به
قیامت و رستاخیز و بازخواست از انبیاء در مورد امتهایشان اشاره شده است.
و در قسمت دوم، مسأله وفاي به پیمانها، عدالت اجتماعی، شهادت به عدل و تحریم قتل نفس (و به تناسب آن داستان فرزندان آدم
و قتل هابیل بوسیله قابیل) و همچنین توضیح قسمتهایی از غذاهاي حلال و حرام و قسمتی از احکام وضو و تیمم آمده است.
براي یاران مسیح در آیه 114 این سوره ذکر شده «1» به خاطر این است که داستان نزول مائده « سوره مائده » و نامگذاري آن به
است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سوره مائده( 5): آیۀ 1 ..... ص : 485
(آیه 1)- لزوم وفا به عهد و پیمان! بطوري که از روایات اسلامی و سخنان مفسران بزرگ استفاده میشود، این سوره آخرین سوره

ا
ی
ز
ا
ن
ی
ر
خ
آ
ی
ی
ا
ه
ه
ر
و
س
)
ت
س
ا
ه
ک
رب ر
ب
م
ا
ی
پ
ی
لّ ص
ه
لّ ل
ا
ه
ی
ل
ع
و
ه
ل
آ
ل
ز
ا
ن
ه
د
ش
ت
س
ا
.
__________________________________________________
در اصل به طبقی گویند که در آن غذا باشد. « مائده » (1)
ص: 486
در این سوره- به خاطر همین موقعیت خاص- تأکید روي یک سلسله مفاهیم اسلامی و آخرین برنامههاي دینی و مسأله رهبري امت
و جانشینی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شده است و شاید به همین جهت است که با مسأله لزوم وفاي به عهد و پیمان، شروع شده، و
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ). ) « اي افراد با ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید » : در نخستین جمله میفرماید
تا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به پیمانهایی که در گذشته با خدا بستهاند و یا در این سوره به آن اشاره شده است بنماید.
جمله فوق دلیل بر وجوب وفا به تمام پیمانهایی است که میان افراد انسان با یکدیگر، و یا افراد انسان با خدا، بطور محکم بسته
میشود، و به این ترتیب تمام پیمانهاي الهی و انسانی و پیمانهاي سیاسی و اقتصادي و اجتماعی و تجاري و زناشویی و مانند آن را
در بر میگیرد و یک مفهوم کاملا وسیع دارد، حتی عهد و پیمانهایی را که مسلمانان با غیر مسلمانان میبندند نیز شامل میشود.
در اهمیت وفاي به عهد در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر چنین میخوانیم:
در میان واجبات الهی هیچ موضوعی همانند وفاي به عهد در میان مردم جهان- با تمام اختلافاتی که دارند- مورد اتفاق نیست به »
همین جهت بتپرستان زمان جاهلیت نیز پیمانها را در میان خود محترم میشمردند زیرا عواقب دردناك پیمان شکنی را دریافته
.« بودند
سپس به دنبال دستور وفاي به پیمانها که تمام احکام و پیمانهاي الهی را شامل میشود یک سلسله از احکام اسلام را بیان کرده، که
أُحِلَّتْ ) « چهارپایان (یا جنین آنها) براي شما حلال شده است » : نخستین آن حلال بودن گوشت پارهاي از حیوانات است، میفرماید
.«1» ( لَکُمْ بَهِیمَۀُ الْأَنْعامِ
به استثناي گوشتهایی که تحریم آن » : سپس در ذیل آیه دو مورد را از حکم حلال بودن گوشت چهارپایان استثناء کرده، میفرماید
إِلَّا ما یُتْلی عَلَیْکُمْ). ) « به زودي براي شما بیان میشود
__________________________________________________
به معنی شتر و گاو و گوسفند است. « نعم » جمع « انعام » (1)
صفحه 418 از 550
ص: 487
غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ ) « و به استثناي حال احرام (براي انجام مناسک حجّ یا انجام مناسک عمره) که در این حال صید کردن حرام است »
وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ).
إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ ما یُرِیدُ). یعنی، چون آگاه از همه چیز و مالک ) « خداوند هر حکمی را بخواهد صادر میکند » : و در پایان میفرماید
همه چیز میباشد هر حکمی را که به صلاح و مصلحت بندگان باشد و حکمت اقتضا کند تشریع مینماید.
سوره مائده( 5): آیۀ 2 ..... ص : 487
(آیه 2)- هشت دستور در یک آیه! در این آیه چند دستور مهم اسلامی از آخرین دستوراتی که بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل
شده است بیان گردیده که همه یا اغلب آنها مربوط به حجّ و زیارت خانه خداست:
اي کسانی که ایمان آوردهاید! شعائر الهی را نقض نکنید و حریم آنها را » : -1 نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، میفرماید
مناسک و برنامههاي حجّ است. « شعائر اللّه » یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ). منظور از ) « حلال نشمرید
وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ). ) « احترام ماههاي حرام را نگاه دارید و از جنگ کردن در این ماهها خودداري کنید » -2
قربانیانی را که براي حج میآورند، اعم از این که بینشان باشند- هدي- و یا نشان داشته باشند- قلائد- حلال نشمرید و » -3
وَ لَا الْهَدْيَ وَ لَا الْقَلائِدَ). ) « بگذارید که به قربانگاه برسند و در آنجا قربانی شوند
-4 تمام زائران خانه خدا باید از آزادي کامل در این مراسم بزرگ اسلامی بهرهمند باشند و هیچ گونه امتیازي در این قسمت در
نباید کسانی را که براي خشنودي پروردگار و جلب رضاي او و حتی به دست » میان قبایل و افراد و نژادها و زبانها نیست بنابراین
آوردن سود تجاري به قصد زیارت خانه خدا حرکت میکنند مزاحمت کنید خواه با شما دوست باشند یا دشمن همین اندازه که
وَ لَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً). ) « مسلمانند و زائر خانه خدا مصونیت دارند
هنگامی که از احرام (حج یا عمره) بیرون آمدید، صید کردن براي شما مجاز » -5 تحریم صید محدود به زمان احرام است، بنابراین
وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا). ص: 488 ) « است
-6 اگر جمعی از بتپرستان در دوران جاهلیت (در جریان حدیبیه) مزاحم زیارت شما از خانه خدا شدند و نگذاشتند مناسک
نباید این جریان سبب شود که بعد از اسلام آنها، کینههاي دیرینه را زنده کنید و مانع آنها از » ، زیارت خانه خدا را انجام دهید
وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا). ) « زیارت خانه خدا شوید
باشند و در صدد انتقام حوادثی که در « کینهتوز » از جمله فوق یک قانون کلی استفاده میشود و آن این که مسلمانان هرگز نباید
زمانهاي گذشته واقع شده برآیند.
-7 سپس براي تکمیل بحث گذشته میفرماید: شما بجاي این که دست به هم بدهید تا از دشمنان سابق و دوستان امروز خود انتقام
وَ تَعاوَنُوا عَلَی ) « باید دست اتحاد در راه نیکیها و تقوا به یکدیگر بدهید نه این که تعاون و همکاري بر گناه و تعدي نمایید » بگیرید
الْبِرِّ وَ التَّقْوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ).
پرهیزکاري را پیشه کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید که » : -8 در پایان آیه براي تحکیم و تأکید احکام گذشته میفرماید
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ). ) « مجازات و کیفرهاي خدا شدید است
سوره مائده( 5): آیۀ 3 ..... ص : 488
صفحه 419 از 550
اشاره
(آیه 3)- در آغاز این سوره اشاره به حلال بودن گوشت چهارپایان به استثناي آنچه بعدا خواهد آمد شده این آیه در حقیقت همان
استثناهایی است که وعده داده شد، در اینجا حکم به تحریم یازده چیز شده است.
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَۀُ). ) « مردار بر شما حرام شده است » : نخست میفرماید
و حیواناتی که طبق سنت جاهلیت به نام بتها و اصولا به غیر نام خدا » .( وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ ) « و گوشت خوك » ( وَ الدَّمُ ) « و همچنین خون »
وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ). ) « ذبح شوند
وَ الْمُنْخَنِقَۀُ). ) « و نیز حیواناتی که خفه شده باشند حرامند »
خواه بخودي خود و یا بوسیله دام و خواه بوسیله انسان این کار انجام گردد چنانکه در زمان جاهلیت معمول بوده گاهی حیوان را
و حیواناتی که با شکنجه و » در میان دو چوب یا در میان دو شاخه درخت سخت میفشردند تا بمیرد و از گوشتش استفاده کنند
وَ الْمَوْقُوذَةُ). ص: 489 ) « ضرب، جان بسپارند و یا به بیماري از دنیا بروند
در تفسیر قرطبی نقل شده که در میان عرب معمول بوده که بعضی از حیوانات را به خاطر بتها آنقدر میزدند تا بمیرد و آن را یک
وَ الْمُتَرَدِّیَۀُ). ) « و حیواناتی که بر اثر پرت شدن از بلندي بمیرند » ! نوع عبادت میدانستند
وَ النَّطِیحَۀُ). ) « و حیواناتی که به ضرب شاخ مرده باشند »
وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ). ) « و حیواناتی که بوسیله حمله درندگان کشته شوند »
اگر قبل از آن که این حیوانات جان بسپرند به آنها برسند و با آداب اسلامی آنها را سر » : سپس به دنبال تحریم موارد فوق میفرماید
إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ). ) « ببرند و خون بقدر کافی از آنها بیرون بریزد، حلال خواهد بود
« نصب » در زمان جاهلیت بتپرستان سنگهایی در اطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل و صورت خاصی نداشت، آنها را
مینامیدند در مقابل آنها قربانی میکردند و خون قربانی را به آنها میمالیدند، و فرق آنها با بت همان بود که بتها همواره داراي
چنین نبودند، اسلام در آیه مورد بحث این گونه گوشتها را تحریم کرده و میگوید: « نصب » اشکال و صور خاصی بودند اما
وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ). ) « حیوانهایی که روي بتها یا در برابر آنها ذبح شوند همگی بر شما حرام است »
روشن است که تحریم این نوع گوشت جنبه اخلاقی و معنوي دارد نه جنبه مادي و جسمانی.
ذبح و تقسیم میگردیده و آن چنین بوده « بختآزمایی » نوع دیگري از حیواناتی که تحریم آن در آیه آمده آنهاست که بصورت
که: ده نفر با هم شرط بندي میکردند و حیوانی را خریداري و ذبح نموده سپس ده چوبه تیر، که روي هفت عدد از آنها عنوان
ثبت شده بود در کیسه مخصوصی میریختند و به صورت قرعه کشی آنها را به نام یک یک از « بازنده » و سه عدد عنوان « برنده »
آن ده نفر بیرون میآوردند، هفت چوبه برنده به نام هر کس میافتاد سهمی از گوشت برمیداشت، و چیزي در برابر آن
نمیپرداخت، ولی آن سه نفر که تیرهاي بازنده را دریافت داشته بودند، باید هر کدام یک سوم قیمت حیوان را بپردازند، بدون این
مینامیدند، اسلام ص: 490 « ازلام » که سهمی از گوشت داشته باشند، این چوبههاي تیر را
خوردن این گوشتها را تحریم کرد، نه به خاطر این که اصل گوشت حرام بوده باشد، بلکه به خاطر این که جنبه قمار و بختآزمایی
بر شما حرام شده است « و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههاي تیر مخصوص بختآزمایی » : دارد و میفرماید
(وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ).
روشن است که تحریم قمار و مانند آن اختصاص به گوشت حیوانات ندارد، بلکه در هر چیز انجام گیرد ممنوع است و تمام
و برنامههاي خرافی در آن جمع میباشد. « فعالیتهاي حساب نشده اجتماعی » زیانهاي
صفحه 420 از 550
ذلِکُمْ فِسْقٌ). ) « تمام این اعمال فسق است و خروج از اطاعت پروردگار » : و در پایان براي تأکید بیشتر روي تحریم آنها میفرماید
اعتدال در استفاده از گوشت- ..... ص : 490
آنچه از مجموع بحثهاي فوق و سایر منابع اسلامی استفاده میشود این است که روش اسلام در مورد بهرهبرداري از گوشتها-
همانند سایر دستورهایش- یک روش کاملا اعتدالی است، یعنی نه همانند مردم زمان جاهلیت که از گوشت سوسمار و مردار و
خون و امثال آن میخوردند، و یا همانند بسیاري از غربیهاي امروز که حتی از خوردن گوشت خرچنگ و کرمها چشم پوشی
نمیکنند، و نه مانند هندوها که مطلقا خوردن گوشت را ممنوع میدانند، بلکه گوشت حیواناتی که داراي تغذیه پاك بوده و مورد
تنفر نباشد حلال کرده و روي روشهاي افراطی و تفریطی خط بطلان کشیده و براي استفاده از گوشتها شرایطی مقرر داشته است.
امروز کافران از دین شما مأیوس » : بعد از بیان احکام فوق دو جمله پرمعنی در آیه مورد بحث به چشم میخورد نخست میگوید
الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ). ) « شدند بنابراین، از آنها نترسید و تنها از (مخالفت) من بترسید
« امروز دین و آیین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم » : و سپس میگوید
(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ ص: 491
وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً).
روز اکمال دین کدام روز است- ..... ص : 491
امروز) که در دو جمله بالا تکرار شده چیست؟ آنچه تمام مفسران شیعه آن را در کتب خود آوردهاند و روایات ) « الیوم » منظور از
متعددي از طرق معروف اهل تسنن و شیعه آن را تأیید میکند و با محتویات آیه کاملا سازگار است این که: منظور روز غدیر خم
است، روزي که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله امیر مؤمنان علی علیه السّلام را رسما براي جانشینی خود تعیین کرد، آن روز بود
که آیین اسلام به تکامل نهایی خود رسید و کفار در میان امواج یأس فرو رفتند، زیرا انتظار داشتند که آیین اسلام قائم به شخص
باشد، و با از میان رفتن پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله اوضاع به حال سابق برگردد، و اسلام تدریجا برچیده شود، اما هنگامی که
مشاهده کردند مردي که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در میان مسلمانان بینظیر بود به
عنوان جانشینی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله انتخاب و از مردم براي او بیعت گرفته شد یأس و نومیدي نسبت به آینده اسلام آنها را فرا
گرفت و فهمیدند که آیینی است ریشهدار و پایدار.
خداوند به آنهایی که از شما » : نکته جالبی که باید در اینجا به آن توجه کرد این است که قرآن در سوره نور آیه 55 چنین میگوید
ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادهاند وعده داده است که آنها را خلیفه در روي زمین قرار دهد همان طور که پیشینیان آنان را
.« چنین کرد، و نیز وعده داده آیینی را که براي آنان پسندیده است مستقر و مستحکم گرداند و بعد از ترس به آنها آرامش بخشد
در روي زمین مستقر میسازد، با توجه به این که سوره نور قبل از ،« پسندیده » در این آیه خداوند میفرماید: آیینی را که براي آنها
که در آیه مورد بحث، در باره ولایت علی علیه السّلام « رضیت لکم الاسلام دینا » سوره مائده نازل شده است و با توجه به جمله
توأم باشد، زیرا « ولایت » نازل شده، چنین نتیجه میگیریم که اسلام در صورتی در روي زمین مستحکم و ریشهدار خواهد شد که با
و وعده استقرار و استحکامش را داده است، و به عبارت روشنتر اسلام در صورتی « پسندیده » این همان اسلامی است که خدا
عالمگیر میشود که از مسأله ولایت اهل بیت جدا نگردد. ص: 492
صفحه 421 از 550
با آیه مورد بحث استفاده میشود این است که در آیه سوره نور سه وعده به « آیه سوره نور » مطلب دیگري که از ضمیمه کردن
افراد با ایمان داده شده است نخست خلافت در روي زمین، و دیگر امنیت و آرامش براي پرستش پروردگار، و سوم استقرار آیینی
که مورد رضایت خداست.
جامه عمل بخود پوشید زیرا نمونه کامل فرد با ایمان و «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ » این سه وعده در روز غدیر خم با نزول آیه
عمل صالح، یعنی علی علیه السّلام به جانشینی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نصب شد و به مضمون جمله الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ
دِینِکُمْ مسلمانان در آرامش و امنیت نسبی قرار گرفتند و نیز به مضمون و رضیت لکم الاسلام دینا آیین مورد رضایت پروردگار در
میان مسلمانان استقرار یافت.
کسانی که » : در پایان آیه بار دیگر به مسائل مربوط به گوشتهاي حرام برگشته، و حکم صورت اضطرار را بیان میکند و میگوید
به هنگام گرسنگی ناگزیر از خوردن گوشتهاي حرام شوند در حالی که تمایل به گناه نداشته باشند خوردن آن براي آنها حلال
و به هنگام ضرورت بندگان خود را به مشقت نمیافکند و آنها را کیفر نمیدهد (فَمَنِ « است، زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است
اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَۀٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
سوره مائده( 5): آیۀ 4 ..... ص : 492
اشاره
( (آیه 4
شأن نزول: ..... ص : 492
که دو نفر از یاران پیامبر « عدي بن حاتم » و « زید الخیر » : در باره این آیه شأن نزولهایی ذکر کردهاند که مناسبتر از همه این است
صلّی اللّه علیه و آله بودند خدمتش رسیدند و عرض کردند: ما جمعیتی هستیم که با سگها و بازهاي شکاري صید میکنیم، و
سگهاي شکاري ما حیوانات وحشی حلال گوشت را میگیرند، بعضی از آنها زنده به دست ما میرسد و آن را سر میبریم، ولی
بعضی از آنها بوسیله سگها کشته میشوند، و ما فرصت ذبح آنها را پیدا نمیکنیم و با این که میدانیم خدا گوشت مردار را بر ما
حرام کرده، تکلیف ما چیست؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 492
صید حلال- به دنبال احکامی که در باره گوشتهاي حلال و حرام در دو آیه گذشته بیان شد در این آیه نیز به قسمتی دیگر از آنها
اشاره کرده و به عنوان ص: 493
یَسْئَلُونَکَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ). ) « از تو در باره غذاهاي حلال سؤال میکنند » : پاسخ سؤالی که در این زمینه شده است، چنین میفرماید
قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ ) « بگو: هر چیز پاکیزهاي براي شما حلال است » سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که نخست به آنها
الطَّیِّباتُ).
صفحه 422 از 550
یعنی تمام آنچه را اسلام تحریم کرده در زمره خبائث و ناپاکها است و هیچ گاه قوانین الهی، موجود پاکیزهاي که طبعا براي استفاده
و انتفاع بشر آفریده شده است تحریم نمیکند.
صید حیوانات صیاد که تحت تعلیم شما قرار گرفتهاند، یعنی از آنچه خداوند به شما تعلیم » : سپس به سراغ صیدها رفته، میگوید
وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ). ) « داده به آنها آموختهاید، براي شما حلال است
حیوانی را که سگها شکار میکنند اگر زنده به دست آید، باید طبق آداب اسلامی ذبح شود ولی اگر پیش از آن که به آن برسند
جان دهد، حلال است، اگر چه ذبح نشده باشد.
از صیدي که سگهاي شکاري براي شما » : سپس در ذیل آیه اشاره به دو شرط دیگر از شرایط حلیت چنین صیدي کرده، میفرماید
فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ). ) « نگاه داشتهاند بخورید
بنابراین، اگر سگهاي شکاري عادت داشته باشند قسمتی از صید خود را بخورند و قسمتی را واگذارند، چنان صیدي حلال نیست و
براي شما) میباشد، بلکه براي خود صید ) « علیکم » در حقیقت چنین سگی نه تعلیم یافته است و نه آنچه را که نگاه داشته مصداق
کرده است.
وَ اذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ). ) « به هنگامی که سگ شکاري رها میشود، نام خدا را ببرید » دیگر این که
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ ) « از خدا بپرهیزید، زیرا خداوند، سریع الحساب است » : و در پایان براي رعایت تمام این دستورات، میفرماید
سَرِیعُ الْحِسابِ).
سوره مائده( 5): آیۀ 5 ..... ص : 493
اشاره
(آیه 5)- خوردن غذاي اهل کتاب و ازدواج با آنان! در این آیه که مکمل ص: 494
امروز آنچه پاکیزه است براي شما حلال شده و غذاهاي اهل کتاب براي شما حلال و غذاهاي » : آیات قبل است، نخست میفرماید
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ وَ طَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ). ) « شما براي آنها حلال است
غیر از گوشتهایی است که ذبیحه آنها باشد. « طعام اهل کتاب » منظور از
و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده که، در تفسیر آیه چنین فرمود:
« منظور از طعام اهل کتاب حبوبات و میوههاست، نه ذبیحههاي آنها، زیرا هنگام ذبح کردن نام خدا را نمیبرند »
ازدواج با زنان غیر مسلمان- ..... ص : 494
بعد از بیان حلیت طعام اهل کتاب، این آیه در باره ازدواج با زنان پاکدامن از مسلمانان و اهل کتاب سخن میگوید و میفرماید:
زنان پاكدامن از مسلمانان و از اهل کتاب براي شما حلال هستند و میتوانید با آنها ازدواج کنید به شرط این که مهر آنها را »
وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ). ) « بپردازید
مُحْصِنِینَ غَیْرَ ) « به شرط این که از طریق ازدواج مشروع باشد نه به صورت زناي آشکار، و نه بصورت دوست پنهانی انتخاب کردن »
مُسافِحِینَ وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ).
صفحه 423 از 550
در حقیقت این قسمت از آیه نیز محدودیتهایی را که در مورد ازدواج مسلمانان با غیر مسلمانان بوده تقلیل میدهد و ازدواج آنها را
با زنان اهل کتاب با شرایطی تجویز مینماید- شرح بیشتر در این باره باید از کتب فقهی مطالعه شود.
ناگفته نماند که در دنیاي امروز که بسیاري از رسوم جاهلی در اشکال مختلف زنده شده است این تفکر نیز به وجود آمده که
انتخاب دوست زن یا مرد براي افراد مجرد بیمانع است نه تنها به شکل پنهانی، آنگونه که در زمان جاهلیت قبل از اسلام وجود
داشت، بلکه به شکل آشکار نیز هم! در حقیقت دنیاي امروز در آلودگی و بیبندوباري جنسی از زمان جاهلیت پا را فراتر نهاده،
زیرا اگر در آن زمان تنها انتخاب دوست پنهانی را مجاز میدانستند، اینها آشکارش را نیز بیمانع میدانند و حتی با نهایت وقاحت
به آن افتخار میکنند، ص: 495
این رسم ننگین که یک فحشاي آشکار و رسوا محسوب میشود از سوغاتهاي شومی است که از غرب به شرق انتقال یافته و سر
چشمه بسیاري از بدبختیها و جنایات شده است.
از آنجا که تسهیلات فوق در باره معاشرت با اهل کتاب و ازدواج با زنان آنها ممکن است مورد سوء استفاده بعضی قرار گیرد، و
کسی که نسبت به آنچه باید به » : آگاهانه یا غیر آگاهانه به سوي آنها کشیده شوند در پایان آیه به مسلمانان هشدار داده، میگوید
آن ایمان بیاورد کفر بورزد و راه مؤمنان را رها کرده، در راه کافران قرار گیرد، اعمال او بر باد میرود و در آخرت در زمره
وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ). ) « زیانکاران خواهد بود
اشاره به این که تسهیلات مزبور علاوه بر این که گشایشی در زندگی شما ایجاد میکند باید سبب نفوذ و توسعه اسلام در میان
بیگانگان گردد، نه این که شما تحت تأثیر آنها قرار گیرید، و دست از آیین خود بردارید که در این صورت مجازات شما بسیار
سخت و سنگین خواهد بود.
سوره مائده( 5): آیۀ 6 ..... ص : 495
مطرح شد، در این « طیبات جسمی و مواهب مادي » (آیه 6)- پاك سازي جسم و جان! در آیات سابق، بحثهاي گوناگونی در باره
و آنچه باعث پاکیزگی جان انسان میگردد، اشاره شده است و قسمت قابل ملاحظهاي از احکام وضو و غسل « طیبات روح » آیه به
و تیمم که موجب صفاي روح است، تشریح گردیده، نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، احکام وضو را به این ترتیب بیان
اي کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که براي نماز بپا خاستید صورت و دستهاي خود را تا آرنج بشویید و قسمتی از سر » : میکند
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ ) « و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگی پشت پا) مسح کنید
إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ).
بنابراین، فقط مقداري از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر که بوسیله اهل بیت علیهم
السّلام به ما رسیده آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان. ص: 496
وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا). ) « و اگر جنب باشید غسل کنید » : سپس به توضیح حکم غسل پرداخته، میفرماید
شستن تمام بدن میباشد. « فاطّهّروا » روشن است که مراد از جمله
به این عنوان نامیده « جنب » است، و اگر شخص « دور شونده » همان طور که در ذیل آیه 43 سوره نساء گذشت به معنی « جنب »
میشود به خاطر آن است که باید در آن حال، از نماز و توقف در مسجد و مانند آن دوري کند.
ضمنا از این که قرآن در آیه فوق میگوید به هنگام نماز اگر جنب هستید غسل کنید استفاده میشود که غسل جنابت جانشین
وضو نیز میگردد.
و اگر از خواب برخاستهاید و قصد نماز دارید و بیمار یا مسافر باشید و یا اگر از » : سپس به بیان حکم تیمم پرداخته و میگوید
صفحه 424 از 550
وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی ) « قضاي حاجت برگشتهاید و یا آمیزش جنسی با زنان کردهاید و دسترسی به آب ندارید با خاك پاکی تیمم کنید
أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً).
فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ ) « بوسیله آن صورت و دستهاي خود را مسح کنید » : سپس طرز تیمم را اجمالا بیان کرده، میگوید
.«1» ( مِنْهُ
و در پایان آیه، براي این که روشن شود هیچ گونه سختگیري در دستورات گذشته در کار نبوده بلکه همه آنها به خاطر مصالح
خداوند نمیخواهد شما را به زحمت بیفکند، بلکه میخواهد شما را پاکیزه سازد و » : قابل توجهی تشریع شده است، میفرماید
ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ ) « نعمت خود را بر شما تمام کند تا سپاس نعمتهاي او را بگویید
نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
در حقیقت جملههاي فوق بار دیگر این واقعیت را تأکید میکند که تمام دستورهاي الهی و برنامههاي اسلامی به خاطر مردم و براي
حفظ منافع آنها قرار
__________________________________________________
ذیل همین آیه آمده، مطالعه فرمایید. « تفسیر نمونه » بحث جالبی که در « فلسفه وضو، تیمم و غسل » 1) پیرامون )
ص: 497
داده شده و به هیچ وجه هدف دیگري در کار نبوده است، خداوند میخواهد با این دستورها هم طهارت معنوي و هم جسمانی
براي مردم فراهم شود.
جمله ما یرید اللّه لیجعل علیکم من حرج این قانون کلی را بیان میکند، که احکام الهی در هیچ مورد به صورت تکلیف شاق و
طاقت فرسا نیست.
سوره مائده( 5): آیۀ 7 ..... ص : 497
(آیه 7)- پیمانهاي الهی! در این آیه بار دیگر مسلمانان را به اهمیت نعمتهاي بیپایان خداوند که مهمترین آنها نعمت ایمان و
وَ اذْکُرُوا نِعْمَۀَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ). ) « نعمتهاي خدا بر خودتان را به یاد بیاورید » : هدایت است، توجه داده میفرماید
چه نعمتی از آن بالاتر که در سایه اسلام، همه گونه مواهب و افتخارات و امکانات نصیب مسلمانان شد و جمعیتی که قبلا کاملا
پراکنده و جاهل و گمراه و خونخوار و فاسد و مفسد بودند به صورت جمعیتی متشکل و متحد و دانا با امکانات مادي و معنوي
فراوان درآمدند.
پیمانی را که بطور محکم خدا با شما بست فراموش نکنید، آن زمان که » : سپس پیمانی را که با خدا بستهاند، یادآور شده میگوید
وَ مِیثاقَهُ الَّذِي واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا). ) « گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم
این آیه میتواند اشاره به تمام پیمانهاي تکوینی و تشریعی (پیمانهایی که خدا به حکم فطرت گرفته و یا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
در مراحل مختلف از مسلمانان گرفته) باشد.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ ) « پرهیزکاري پیشه کنید خداوند از اسرار درون سینهها آگاه است » : و در پایان آیه براي تأکید این معنی میفرماید
عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
سوره مائده( 5): آیۀ 8 ..... ص : 497
صفحه 425 از 550
(آیه 8)- دعوت اکید به عدالت! این آیه دعوت به قیام به عدالت میکند و نظیر آن با تفاوت مختصري در سوره نساء آیه 135
گذشت.
اي کسانی که ایمان آوردهاید همواره قیام براي خدا کنید و به حق و عدالت » : نخست خطاب به افراد با ایمان کرده، میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ). ) « گواهی دهید
سپس به یکی از عوامل انحراف از عدالت اشاره نموده، به مسلمانان چنین ص: 498
نباید کینهها و عداوتهاي قومی و تصفیه حسابهاي شخصی مانع از اجراي عدالت و موجب تجاوز به حقوق » : هشدار میدهد که
وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلَّا تَعْدِلُوا). ) « دیگران گردد، زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است
بار دیگر به خاطر اهمیت موضوع روي مسأله عدالت تکیه کرده، میفرماید:
اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوي). ) « عدالت پیشه کنید که به پرهیزکاري نزدیکتر است »
از خدا بپرهیزید، زیرا » : و از آنجا که عدالت مهمترین رکن تقوا و پرهیزکاري است، براي سومین بار به عنوان تأکید اضافه میکند
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ). ) « خداوند از تمام اعمال شما آگاه است
سوره مائده( 5): آیۀ 9 ..... ص : 498
(آیه 9)- سپس در این آیه- طبق سنت قرآن- که پس از احکام خاصی براي تأکید و تکمیل آن اشاره به قوانین و اصول کلی
خداوند به کسانی که ایمان آوردهاند و عمل » : میکند در اینجا نیز براي تأکید مسأله اجراي عدالت و گواهی به حق چنین میفرماید
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ). ) « صالح انجام میدهند و عده آمرزش و پاداش عظیم داده است
سوره مائده( 5): آیۀ 10 ..... ص : 498
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا ) « کسانی که خدا را انکار کنند و آیات او را تکذیب نمایند از اصحاب دوزخند » : (آیه 10 )- و در مقابل
بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ).
قابل توجه این که آمرزش و اجر عظیم به عنوان یک وعده الهی در آیه ذکر شده و فرموده: وعد اللّه ... ولی کیفر دوزخ به صورت
و این در حقیقت اشاره به « کسانی که داراي چنین اعمالی باشند، چنان سرنوشتی خواهند داشت » : نتیجه عمل بیان شده و میفرماید
مسأله فضل و رحمت خدا در مورد پاداشهاي سراي دیگر است، که به هیچ وجه برابري با اعمال ناچیز انسان ندارد، همانطور که
مجازاتهاي آن جهان جنبه انتقامی نداشته بلکه نتیجه اعمال خود آدمی است.
سوره مائده( 5): آیۀ 11 ..... ص : 498
(آیه 11 )- به دنبال یادآوري نعمتهاي الهی در چند آیه قبل، در این آیه روي سخن را بار دیگر به مسلمانان کرده و قسمتی دیگر از
نعمتهاي خود را به یاد آنها میآورد تا به شکرانه آن در اطاعت فرمان خدا و اجراي اصول عدالت بکوشند، برگزیده تفسیر نمونه،
ج 1، ص: 499
اي کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید در آن زمان که جمعیتی تصمیم گرفته بودند، » : میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ ) « دست به سوي شما دراز کنند و شما را از میان بردارند، ولی خداوند شرّ آنها را از شما دفع کرد
اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ).
صفحه 426 از 550
در حقیقت این آیه مسلمانان را متوجه خطراتی که ممکن بود براي همیشه نامشان را از صفحه روزگار براندازد میکند، و به آنها
و بدانید اگر پرهیزکار باشید، در « تقوا را پیشه کنید و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند » هشدار میدهد که به پاس این نعمتها
زندگی تنها نخواهید ماند و آن دست غیبی که همیشه حافظ شما بوده، باز هم از شما حمایت خواهد کرد (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَی اللَّهِ
فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 12 ..... ص : 499
(آیه 12 )- در این سوره از آغاز اشاره به مسأله وفاي به عهد شده، و شاید فلسفه این همه تأکید براي اهمیت دادن به مسأله پیمان
غدیر است که در آیه 67 همین سوره خواهد آمد.
ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که به دستورات ما عمل کنند و به دنبال این پیمان دوازده رهبر و سرپرست » : در این آیه میفرماید
تا هر یک سرپرستی یکی از طوایف دوازدهگانه بنی اسرائیل را بر عهده گیرد (وَ لَقَدْ أَخَ ذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی « براي آنها برگزیدیم
إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً).
« من با شما خواهم بود و از شما حمایت میکنم » : سپس وعده خدا را به بنی اسرائیل چنین تشریح میکند که خداوند به آنها گفت
(وَ قالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ).
اما به چند شرط:
لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ). ) « به شرط این که نماز را بر پا دارید » -1
وَ آتَیْتُمُ الزَّکاةَ). ) « و زکات خود را بپردازید » -2
وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ). ) « به پیامبران من ایمان بیاورید و آنها را یاري کنید » -3
وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً). برگزیده ) « -4 علاوه بر این، از انفاقهاي مستحب که یک نوع قرض الحسنه با خداست خودداري ننمایید
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 500
لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ). ) « اگر به این پیمان عمل کنید، من سیئات و گناهان گذشته شما را میبخشم »
وَ لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ). ) « و شما را در باغهاي بهشت که از زیر درختان آن نهرها جاري است داخل میکنم »
فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَ لَّ ) « ولی آنها که راه کفر و انکار و عصیان را پیش گیرند مسلما از طریق مستقیم گمراه شدهاند »
سَواءَ السَّبِیلِ).
سوره مائده( 5): آیۀ 13 ..... ص : 500
(آیه 13 )- در تعقیب بحثی که در باره پیمان خدا با بنی اسرائیل در آیه قبل گذشت، در این آیه اشاره به پیمان شکنی آنها و عواقب
چون آنها پیمان خود را نقض کردند ما آنها را طرد کردیم و از رحمت خود دور ساختیم و » : این پیمان شکنی میکند و میفرماید
فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَۀً). ) « دلهاي آنها را سخت و سنگین نمودیم
در حقیقت آنها به جرم پیمان شکنی با این دو مجازات، کیفر دیدند، هم از رحمت خدا دور شدند، و هم افکار و قلوب آنها متحجر
و غیر قابل انعطاف شد.
یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ ) « آنها کلمات را تحریف میکنند و از محل و مسیر آن بیرون میبرند » : سپس آثار این قساوت را چنین شرح میدهد
عَنْ مَواضِعِهِ).
صفحه 427 از 550
وَ نَسُوا حَ  ظا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ). ) « قسمتهاي قابل ملاحظهاي از آنچه به آنها گفته شده بود به دست فراموشی میسپارند » و نیز
بعید نیست قسمتی را که آنها به دست فراموشی سپردند، همان نشانهها و آثار پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله باشد که در آیات
دیگر قرآن به آن اشاره شده است، و نیز ممکن است این جمله اشاره به آن باشد که میدانیم تورات در طول تاریخ مفقود شده،
سپس جمعی از دانشمندان یهود به نوشتن آن مبادرت کردند و طبعا قسمتهاي فراوانی از میان رفت و قسمتی تحریف یا به دست
فراموشی سپرده شد، و آنچه به دست آنها آمد بخشی از کتاب واقعی موسی (ع) بود که با خرافات زیادي آمیخته شده بود و آنها
همین بخش را نیز گاهی به دست فراموشی سپردند. ص: 501
« هر روز به خیانت تازهاي از آنها پی میبري، مگر دستهاي از آنها که از این جنایتها برکنارند و در اقلیتند » : سپس اضافه میفرماید
(وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی خائِنَۀٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ).
از آنها صرف نظر کن و چشم بپوش، زیرا خداوند نیکوکاران را دوست » و در پایان به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ). ) « دارد
بطور مسلم این گذشت و عفو در مورد آزارهایی است که به شخص پیامبر رسانیدند نه در مسائل هدفی و اصولی اسلام که در آنها
گذشت معنی ندارد.
سوره مائده( 5): آیۀ 14 ..... ص : 501
(آیه 14 )- دشمنان جاویدان! در آیه قبل سخن از پیمان شکنی بنی اسرائیل در میان بود و در این آیه به پیمان شکنی نصاري اشاره
جمعی از کسانی که ادعاي نصرانیت میکنند، با این که از آنها پیمان وفاداري گرفته بودیم، دست به » : کرده، میفرماید
وَ مِنَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّا نَصاري أَخَذْنا ) « پیمانشکنی زدند و قسمتی از دستوراتی را که به آنها داده شده بود به دست فراموشی سپردند
مِیثاقَهُمْ فَنَسُوا حَ  ظا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ).
آري! آنها نیز با خدا پیمان بسته بودند که از حقیقت توحید منحرف نشوند و دستورات الهی را به دست فراموشی نسپارند و
نشانههاي آخرین پیامبر را کتمان نکنند، ولی آنها نیز به همان سرنوشت یهود گرفتار شدند.
است و نامگذاري مسیحیان به این اسم ممکن است به خاطر آن باشد که هنگامی که « نصرانی » جمع « نصاري » باید توجه داشت
مسیح ناصران و یارانی از مردم طلبید، آنها دعوت او را اجابت کردند همانطور که قرآن میگوید: کَما قالَ عِیسَ ی ابْنُ مَرْیَمَ
لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصارِي إِلَی اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ:
همان گونه که عیسی بن مریم به حواریّون گفت: چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟ »
به جرم برگزیده » : صف: 14 ) سپس قرآن نتیجه اعمال مسیحیان را چنین شرح میدهد که ) .« حواریّون گفتند: ما یاوران خدا هستیم
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 502
فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَۀِ). ) « اعمالشان تا دامنه قیامت در میان آنها عداوت و دشمنی افکندیم
در آینده خداوند نتایج اعمال آنها را به آنها خبر » و مجازات دیگر آنها که در آخرین جمله آیه به آن اشاره شده این است که
وَ سَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ). ) « خواهد داد و عملا با چشم خود خواهند دید
سوره مائده( 5): آیۀ 15 ..... ص : 502
(آیه 15 )- در تعقیب آیاتی که در باره یهود و نصاري و پیمان شکنیهاي آنها بحث میکرد، این آیه اهل کتاب را بطور کلی
صفحه 428 از 550
اي اهل کتاب فرستاده ما به سوي شما آمد، تا بسیاري از » : مخاطب قرار داده و از آنها دعوت به سوي اسلام کرده، نخست میگوید
حقایق کتب آسمانی را که شما کتمان کرده بودید آشکار سازد، و در عین حال از بسیاري از آنها (که نیازي به ذکر نبوده و مربوط
یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ ) « به دورانهاي گذشته است) صرف نظر میکند
یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ).
از طرف خداوند نور و » : سپس اشاره به اهمیت و عظمت قرآن مجید و اثرات عمیق آن در هدایت و تربیت بشر کرده میگوید
قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ). ) « کتاب آشکاري به سوي شما آمد
سوره مائده( 5): آیۀ 16 ..... ص : 502
« همان نوري که خداوند بوسیله آن کسانی را که در پی کسب خشنودي او باشند به طرق سلامت هدایت میکند » -( (آیه 16
(یَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ).
آنها را از انواع ظلمتها و تاریکیها (ظلمت شرك، ظلمت جهل، ظلمت پراکندگی و نفاق و ...) به سوي نور توحید، » و علاوه بر این
وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ). ) « علم و اتحاد رهبري میکند
وَ یَهْدِیهِمْ ) « آنها را به جاده مستقیم که هیچ گونه کجی در آن از نظر اعتقاد و برنامه عملی نیست هدایت مینماید » و از همه گذشته
إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
سوره مائده( 5): آیۀ 17 ..... ص : 502
(آیه 17 )- چگونه ممکن است مسیح، خدا باشد! براي تکمیل بحثهاي گذشته در این آیه شدیدا به ادعاي الوهیت مسیح (ع) حمله
شده و آن را یک کفر ص: 503
« بطور مسلم کسانی که گفتند: مسیح بن مریم خدا است کافر شدند و در حقیقت خدا را انکار کردهاند » : آشکار شمرده و میگوید
(لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ).
براي روشن شدن مفهوم این جمله باید بدانیم که مسیحیان چند ادعاي بیاساس در مورد خدا دارند نخست این که: عقیده به
خدایان سهگانه دارند، آیه 170 سوره نساء به آن اشاره کرده و آن را ابطال میکند.
دیگر این که: آنها خداي آفریننده عالم هستی را یکی از خدایان سهگانه میشمرند و به او خداي پدر میگویند، قرآن این عقیده را
نیز در آیه 73 همین سوره ابطال میکند.
دیگر این که خدایان سهگانه در عین تعدد حقیقی، یکی هستند که گاهی از آن تعبیر به وحدت در تثلیث میشود، و این همان
چیزي است که در آیه فوق به آن اشاره شده که آنها میگویند خدا همان مسیح بن مریم و مسیح بن مریم همان خدا است! و این
دو با روح القدس یک واحد حقیقی و در عین حال سه ذات متعدد را تشکیل میدهند! سپس براي ابطال عقیده الوهیت مسیح قرآن
اگر خدا بخواهد مسیح و مادرش مریم و تمام کسانی را که در زمین زندگی میکنند هلاك کند چه کسی » : چنین میگوید
قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً). ) « میتواند جلو آن را بگیرد
اشاره به این که مسیح مانند مادرش مریم و مانند همه افراد بشر انسانی بیش نبود و به همین دلیل فنا و نیستی در ذات او راه دارد و
چنین چیزي، چگونه ممکن است خداوند ازلی و ابدي باشد! و در پایان آیه به گفتار آنهایی که تولد مسیح را بدون پدر دلیلی بر
خداوند حکومت آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در اختیار دارد هر گونه » : الوهیت او میگیرند پاسخ داده، میگوید
صفحه 429 از 550
مخلوقی بخواهد میآفریند (خواه انسانی بدون پدر و مادر مانند آدم، و خواه انسانی از پدر و مادر مانند انسانهاي برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 504
معمولی، و خواه فقط از مادر مانند مسیح، این تنوع خلقت دلیل بر قدرت اوست و دلیل بر هیچ چیز دیگر نیست) و خداوند بر هر
وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ). ) « چیزي تواناست
سوره مائده( 5): آیۀ 18 ..... ص : 504
یهود و » : (آیه 18 )- در این آیه به یکی از ادعاهاي بیاساس و امتیازات موهومی که یهود و نصاري داشتند اشاره کرده میگوید
وَ قالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصاري نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ)! اما میدانیم که قرآن با تمام ) !« نصاري گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم
این امتیازات موهوم مبارزه میکند و امتیاز هر انسانی را تنها در ایمان و عمل صالح و پرهیزکاري او میشمرد، لذا در ادامه آیه براي
قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ). ) ؟« بگو: پس چرا شما را در مقابل گناهانتان مجازات میکند » : ابطال این ادعا چنین میگوید
این مجازات گناهکاران نشانه آن است که ادعاي ارتباط فوق العاده با خدا! تا آنجا که خود را دوستان، بلکه فرزندان خدا
میشمارید، ادعایی بیاساس است.
به علاوه تاریخ شما نشان میدهد که گرفتار یک سلسله مجازاتها و کیفرهاي الهی در همین دنیا نیز شدهاید و این دلیل دیگري بر
بطلان ادعاي شماست.
بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ). ) « شما بشري هستید از مخلوقات خدا، همانند سایر انسانها » : سپس براي تأکید مطلب اضافه میکند
خدا هر که را بخواهد (و شایسته ببیند) میبخشد و هر که را بخواهد (و مستحق ببیند) کیفر » و این یک قانون عمومی است که
یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ). ) « میدهد
وَ لِلَّهِ مُلْکُ ) « همه مخلوق خدا هستند و بنده و مملوك او، بنابراین نام فرزند خدا بر کسی گذاشتن منطقی نیست » از این گذشته
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما).
وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ). ) « و سر انجام هم تمام مخلوقات به سوي او باز میگردند »
سوره مائده( 5): آیۀ 19 ..... ص : 504
اي اهل کتاب ص: 505 » : (آیه 19 )- باز در این آیه روي سخن به اهل کتاب است
و اي یهود و نصاري پیامبر ما به سوي شما آمد و در عصري که میان پیامبران الهی فترت و فاصلهاي واقع شده بود حقایق را براي
یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ ) « شما بیان کرد، مبادا بگویید از طرف خدا بشارتدهنده و بیمدهنده به سوي ما نیامد
عَلی فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ).
یعنی پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله (که افراد با ایمان و نیکوکار را به رحمت و پاداش الهی بشارت داده و « نذیر » و « بشیر » ! آري
فَقَدْ جاءَکُمْ بَشِیرٌ وَ نَذِیرٌ). ) « افراد بیایمان و گنهکار و آلوده را از کیفرهاي الهی بیم میدهد به سوي شما آمد
وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ). یعنی مبعوث ساختن پیامبران و برانگیختن ) « خداوند بر هر چیز تواناست » : و در پایان آیه میفرماید
جانشینان آنها براي نشر دعوت حق در برابر قدرت او ساده و آسان است.
سوره مائده( 5): آیۀ 20 ..... ص : 505
صفحه 430 از 550
(آیه 20 )- بنی اسرائیل و سرزمین مقدس! از این به بعد قرآن براي زنده کردن روح حق شناسی در یهود، و بیدار کردن وجدان آنها
زمانی را که موسی » در برابر خطاهایی که در گذشته مرتکب شدند، تا به فکر جبران بیفتند، نخست چنین میگوید: به خاطر بیاورید
وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ ) « به پیروان خود گفت: اي بنی اسرائیل نعمتهایی را که خدا به شما ارزانی داشته است بیاد آورید
اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ).
و زنجیر فرعونی را شکست (إِذْ « هنگامی که در میان شما پیامبرانی قرار داد » : سپس به سه نعمت مهم اشاره کرده، نخست میگوید
جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیاءَ).
در پرتو این نعمت بود که از درّه هولناك شرك و بتپرستی و گوسالهپرستی رهایی یافتند، و این بزرگترین نعمت معنوي در حق
آنها بود.
شما را صاحب اختیار » : سپس به بزرگترین موهبت مادي که به نوبه خود مقدمه مواهب معنوي نیز میباشد اشاره کرده میفرماید
وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکاً). ) « جان و مال و زندگی خود قرار داد
از خود نداشتند، خداوند به « اختیاري » زیرا بنی اسرائیل سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگی فرعون و فرعونیان بودند و هیچ گونه
برکت قیام موسی آنها را ص: 506
صاحب اختیار هستی و زندگی خود ساخت.
به شما » : و در آخر آیه بطور کلی به نعمتهاي مهم و برجستهاي که در آن زمان به احدي داده نشده بود اشاره فرموده، میگوید
وَ آتاکُمْ ما لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ). ) « چیزهایی داده که به احدي از عالمیان نداد
این نعمتهاي متنوع، فراوان بودند، که شرح آن در آیه 57 سوره بقره گذشت.
سوره مائده( 5): آیۀ 21 ..... ص : 506
موسی به قوم خود گفت: شما به سرزمین » : (آیه 21 )- در این آیه جریان ورود بنی اسرائیل را به سرزمین مقدس چنین بیان میکند
مقدسی که خداوند برایتان مقرر داشته است وارد شوید، و براي ورود به آن از مشکلات نترسید و از فداکاري مضایقه نکنید، اگر
یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَ ۀَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی أَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا ) « به این فرمان پشت کنید زیان خواهید دید
خاسِرِینَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 22 ..... ص : 506
(آیه 22 )- اما بنی اسرائیل در برابر این پیشنهاد موسی- همانطور که روش افراد ضعیف و ترسو و بیاطلاع است که مایلند همه
به او گفتند: اي » پیروزیها در سایه تصادفها و یا معجزات براي آنها فراهم شود و به اصطلاح لقمه را بگیرند و در دهانشان بگذارند
موسی! تو که میدانی در این سرزمین جمعیتی جبار و زورمند زندگی میکنند و ما هرگز در آن گام نخواهیم گذاشت تا آنها این
سرزمین را تخلیه کرده و بیرون روند، هنگامی که آنها خارج شوند ما فرمان تو را اطاعت خواهیم کرد و گام در این سرزمین مقدس
قالُوا یا مُوسی إِنَّ فِیها قَوْماً جَبَّارِینَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّی یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ). ) « خواهیم گذاشت
این پاسخ بنی اسرائیل به خوبی نشان میدهد که استعمار فرعونی در طول سالیان دراز چه اثر شومی روي نسل آنها گذارده بود.
سوره مائده( 5): آیۀ 23 ..... ص : 506
صفحه 431 از 550
در این هنگام دو نفر از مردان با ایمان که ترس از خدا در دل آنها جاي داشت و به همین دلیل » : (آیه 23 )- سپس قرآن میگوید
مشمول نعمتهاي بزرگ او شده بودند (و روح استقامت و شهامت را با دوراندیشی و آگاهی اجتماعی و نظامی آمیخته بودند براي
دفاع از پیشنهاد موسی بپا خاستند و به بنی اسرائیل) گفتند: شما ص: 507
قالَ رَجُلانِ ) « از دروازه شهر وارد بشوید، هنگامی که وارد شدید (و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دادید) پیروز خواهید شد
مِنَ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غالِبُونَ).
وَ عَلَی اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ ) « ولی باید در هر صورت از روح ایمان استمداد کنید و بر خدا تکیه نمایید تا به این هدف برسید »
مُؤْمِنِینَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 24 ..... ص : 507
(آیه 24 )- ولی بنی اسرائیل هیچ یک از این پیشنهادها را نپذیرفتند و به خاطر ضعف و زبونی که در روح و جان آنها لانه کرده بود،
ما تا آنها در این سرزمینند هرگز و ابدا وارد آن نخواهیم شد تو و پروردگارت که به تو » : صریحا به موسی خطاب کرده، گفتند
قالُوا یا مُوسی إِنَّا ) « وعده پیروزي داده است بروید و با عمالقه بجنگید هنگامی که پیروز شدید ما را خبر کنید ما در اینجا نشستهایم
لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ).
این آیه نشان میدهد که بنی اسرائیل جسارت را در مقابل پیامبر خود به حد اکثر رسانیده بودند.
سوره مائده( 5): آیۀ 25 ..... ص : 507
(آیه 25 )- در این آیه میخوانیم که موسی بکلی از جمعیت مأیوس گشت و دست به دعا برداشت و جدایی خود را از آنها با این
عبارت تقاضا کرد:
تا نتیجه اعمال « پروردگارا! من تنها اختیاردار خود و برادرم هستم، خداوندا! میان ما و جمعیت فاسقان و متمردان جدایی بیفکن »
خود را ببینند و اصلاح شوند (قالَ رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسِی وَ أَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ).
به آنها داده « فاسق » البته کاري که بنی اسرائیل کردند یعنی رد صریح فرمان پیامبرشان در سر حد کفر بود و اگر میبینیم قرآن لقب
است به خاطر آن است که فاسق معنی وسیعی دارد و هر نوع خروج از رسم عبودیت و بندگی خدا را شامل میشود.
سوره مائده( 5): آیۀ 26 ..... ص : 507
(آیه 26 )- سر انجام دعاي موسی به اجابت رسید و بنی اسرائیل نتیجه شوم اعمال خود را گرفتند زیرا از طرف خداوند به موسی
این جمعیت از ورود در این سرزمین مقدس که مملو از انواع مواهب ص: » : چنین وحی فرستاده شد که
508
به علاوه در این چهل سال باید در » .( قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَۀٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَۀً ) « مادي و معنوي بود تا چهل سال محروم خواهند ماند
یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ). ) « بیابانها سرگردان باشند
هیچ گاه در باره فاسقان از این سرنوشت » سپس به موسی میگوید: هر چه بر سر جمعیت این سرزمین در این مدت بیاید به جا است
فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ). ) « غمگین مباش
صفحه 432 از 550
سوره مائده( 5): آیۀ 27 ..... ص : 508
(آیه 27 )- نخستین قتل در روي زمین! از این آیه به بعد داستان فرزند آدم، و قتل یکی به وسیله دیگري، شرح داده شده است و
« حسد » شاید ارتباط آن با آیات سابق- که در باره بنی اسرائیل بود- این باشد که انگیزه بسیاري از خلافکاریهاي بنی اسرائیل مسئله
بود، و خداوند در اینجا به آنها گوشزد میکند که سر انجام حسد چگونه ناگوار و مرگبار میباشد که حتی به خاطر آن برادر دست
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ ) « اي پیامبر! داستان دو فرزند آدم را به حق بر آنها بخوان » : به خون برادر خود میآلاید! نخست میفرماید
بِالْحَقِّ).
تورات) با خرافاتی آمیخته شده است، اما ) « عهد قدیم » ممکن است اشاره به این باشد که سرگذشت مزبور در « بالحقّ » ذکر کلمه
آنچه در قرآن آمده عین واقعیتی است که روي داده است.
در آن هنگام که هر کدام کاري براي تقرب به پروردگار انجام دادند، اما از یکی » : سپس به شرح داستان میپردازد و میگوید
إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ). ) « پذیرفته شد و از دیگري پذیرفته نشد
سوگند یاد نماید که تو را خواهم » و همین موضوع سبب شد برادري که عملش قبول نشده بود دیگري را تهدید به قتل کند، و
قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ). ) !« کشت
اما برادر دوم او را نصیحت کرد که اگر چنین جریانی پیش آمده گناه من نیست بلکه ایراد متوجه خود تو است که عملت با تقوا و
قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ). ) « گفت: خدا تنها از پرهیزکاران میپذیرد » پرهیزکاري همراه نبوده است و
ص: 509
سوره مائده( 5): آیۀ 28 ..... ص : 509
اگر تو، به تهدیدت جامه عمل بپوشانی و دست به کشتن من دراز کنی، من هرگز مقابله به مثل » (آیه 28 )- سپس اضافه کرد: حتی
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَكَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِيَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ). ) « نخواهم کرد و دست به کشتن تو دراز نمیکنم
إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ). ) « و هرگز دست به چنین گناهی نمیآلایم « چرا که من از خدا میترسم »
سوره مائده( 5): آیۀ 29 ..... ص : 509
« بلکه میخواهم تو بار گناه من و خویش را به دوش بکشی » (آیه 29 )- به علاوه من نمیخواهم بار گناه دیگري را به دوش بکشم
« از دوزخیان خواهی بود و همین است جزاي ستمکاران » (إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِکَ). و مسلما با قبول این مسؤولیت بزرگ
(فَتَکُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظَّالِمِینَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 30 ..... ص : 509
سر انجام، نفس » : (آیه 30 )- پرده پوشی بر جنایت! در این آیه و آیه بعد دنباله ماجراي فرزندان آدم تعقیب شده، نخست میگوید
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ). ) « سرکش قابیل او را مصمم به کشتن برادر کرد و او را کشت
فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ). ) « و بر اثر این عمل زیانکار شد » : سپس میگوید
چه زیانی از این بالاتر که عذاب وجدان و مجازات الهی و نام ننگین را تا دامنه قیامت براي خود خرید.
صفحه 433 از 550
سوره مائده( 5): آیۀ 31 ..... ص : 509
(آیه 31 )- در روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل شده، هنگامی که قابیل برادر خود را کشت، او را در بیابان افکنده بود، و
نمیدانست چه کند! چیزي نگذشت که درندگان به سوي جسد هابیل روي آوردند، در این موقع همانطور که قرآن میگوید:
خداوند زاغی را فرستاد که خاکهاي زمین را کنار بزند (و با پنهان کردن جسد بیجان زاغ دیگر، و یا با پنهان کردن قسمتی از »
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً ) « طعمه خود، آنچنان که عادت زاغ است) به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادر خویش را به خاك بسپارد
یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوارِي سَوْأَةَ أَخِیهِ).
فریاد برآورد که اي واي بر من! آیا من باید از » سپس قرآن اضافه میکند در این موقع قابیل از غفلت و بیخبري خود ناراحت شد و
قالَ یا وَیْلَتی أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا برگزیده تفسیر نمونه، ) « این زاغ هم ناتوانتر باشم و نتوانم همانند او جسد برادرم را دفن کنم
ج 1، ص: 510
الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخِی)
فَأَصْ بَحَ مِنَ النَّادِمِینَ). البته این ندامت دلیل بر توبه او از گناه نخواهد ) « سر انجام از کرده خود نادم و پشیمان شد » .اما به هر حال
Ș ب
خون هیچ انسانی به ناحق ریخته نمیشود مگر این که سهمی از » : در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود
.« مسؤولیت آن بر عهده قابیل است که این سنت شوم آدمکشی را در دنیا بنا نهاد
سوره مائده( 5): آیۀ 32 ..... ص : 510
(آیه 32 )- پیوند انسانها! پس از ذکر داستان فرزندان آدم یک نتیجهگیري کلی و انسانی در این آیه شده است، نخست میفرماید:
به خاطر همین موضوع بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر گاه کسی انسانی را بدون ارتکاب قتل، و بدون فساد در روي زمین به »
قتل برساند، چنان است که گویا همه انسانها را کشته است و کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد گویا همه انسانها را از مرگ
مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ ) « نجات داده است
أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً).
چگونه قتل یک انسان مساوي است با قتل همه انسانها و نجات یک نفر مساوي با نجات همه انسانها؟
آنچه میتوان گفت این است که: قرآن در این آیه یک حقیقت اجتماعی و تربیتی را بازگو میکند زیرا: کسی که دست به خون
انسان بیگناهی میآلاید در حقیقت چنین آمادگی را دارد که انسانهاي بیگناه دیگري را به قتل برساند، او در حقیقت یک قاتل
است و طعمه او انسان بیگناه، و میدانیم تفاوتی در میان انسانهاي بیگناه از این نظر نیست، همچنین کسی که به خاطر نوع دوستی و
عاطفه انسانی، دیگري را از مرگ نجات بخشد این آمادگی را دارد که این برنامه انسانی را در مورد هر بشر دیگري انجام دهد و با
«... فکأنّما » : توجه به این که قرآن میگوید
استفاده میشود که مرگ و حیات یک نفر اگر چه مساوي با مرگ و حیات اجتماع نیست اما شباهتی به آن دارد. برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 511
که در « نجات از مرگ » و « کشتن » قابل توجه این که، کسی از امام صادق علیه السّلام تفسیر این آیه را پرسید، امام فرمود: منظور از
آیه آمده نجات از آتش سوزي یا غرقاب و مانند آن است، سپس امام سکوت کرد و بعد فرمود: تأویل اعظم و مفهوم بزرگتر آیه
این است که دیگري را دعوت به سوي راه حق یا باطل کند و او دعوتش را بپذیرد.
صفحه 434 از 550
پیامبران ما با دلایل روشن براي ارشاد آنها آمدند ولی بسیاري از » : در پایان آیه اشاره به قانونشکنی بنی اسرائیل کرده میفرماید
وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِکَ فِی ) « آنها قوانین الهی را در هم شکستند و راه اسراف را در پیش گرفتند
الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ).
در لغت، معنی وسیعی دارد که هر گونه تجاوز و تعدي از حد را شامل میشود اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزینهها و « اسراف »
مخارج به کار میرود.
سوره مائده( 5): آیۀ 33 ..... ص : 511
اشاره
( (آیه 33
شأن نزول: ..... ص : 511
نقل شده که: جمعی از مشرکان خدمت پیامبر آمدند و مسلمان شدند اما آب و هواي مدینه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و
بدنشان بیمار شد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله براي بهبودي آنها دستور داد به خارج مدینه، در نقطه خوش آب و هوایی از صحرا که
شتران زکات را در آنجا به چرا میبردند بروند و ضمن استفاده از آب و هواي آنجا از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند،
آنها چنین کردند و بهبود یافتند اما به جاي تشکر از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله چوپانهاي مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها
را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد آنها را دستگیر
کردند و همان کاري که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات در باره آنها انجام یافت، آیه در باره این گونه اشخاص نازل
گردید و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد.
تفسیر: ..... ص : 511
کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله میبرند- این آیه در حقیقت بحثی را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل
میکند و جزاي افراد متجاوزي را که اسلحه به روي مسلمانان میکشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت
کیفر ص: 512 » : میبرند، با شدت هر چه تمامتر بیان میکند، و میگوید
کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ برمیخیزند و در روي زمین دست به فساد میزنند این است که (یکی از چهار مجازات در مورد
آنها اجرا شود. نخست:) این که کشته شوند، (دیگر) این که به دار آویخته شوند، (سوم) این که دست و پاي آنها بطور مخالف
إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ ) « (دست راست با پاي چپ) بریده شود (چهارم) این که از زمینی که در آن زندگی میکنند تبعید گردند
اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ).
این مجازات و رسوایی آنها در دنیا است و (تنها به این مجازات قناعت نخواهد شد بلکه) در آخرت نیز » : در پایان آیه میفرماید
ذلِکَ لَهُمْ خِزْيٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ). ) « کیفر سخت و عظیمی خواهند داشت
صفحه 435 از 550
از این جمله استفاده میشود که حتی اجراي حدود و مجازاتهاي اسلامی مانع از کیفرهاي آخرت نخواهد گردید.
سوره مائده( 5): آیۀ 34 ..... ص : 512
مگر کسانی که پیش از » : (آیه 34 )- سپس براي این که راه بازگشت را حتی به روي این گونه جانیان خطرناك نبندد، میگوید
إِلَّا الَّذِینَ تابُوا مِنْ ) « دسترسی به آنها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانید خداوند غفور و رحیم است
قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
البته توبه آنها، تنها تأثیر در ساقط شدن حق اللّه و مجازات محارب دارد و اما حق الناس بدون رضایت صاحب حق، ساقط نخواهد
شد- دقت کنید.
سوره مائده( 5): آیۀ 35 ..... ص : 512
(آیه 35 )- حقیقت توسل! در این آیه روي سخن به افراد با ایمان است و به آنها سه دستور براي رستگار شدن داده شده.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ). سپس دستور میدهد ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید! تقوا و پرهیزکاري پیشه کنید » : نخست میگوید
وَ جاهِدُوا ) « دستور به جهاد در راه خدا میدهد » وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَۀَ). و سر انجام ) « وسیلهاي براي تقرب به خدا انتخاب نمایید » : که
لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). ص: 513 ) « در مسیر رستگاري قرار گیرید » فِی سَبِیلِهِ). و نتیجه همه آنها این است که
در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزي را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود « وسیله »
این چنین برمیشمرد: « نهج البلاغه » شامل میگردد که مهمترین آنها را علی علیه السّلام در
بهترین چیزي که به وسیله آن میتوان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه خداست که قلّه کوهسار اسلام »
است، و همچنین جمله اخلاص (لا اله الّا اللّه) که همان فطرت توحید است، و بر پاداشتن نماز که آیین اسلام است، و زکوة که
فریضه واجبه است، و روزه ماه رمضان که سپري است در برابر گناه و کیفرهاي الهی، و حج و عمره که فقر و پریشانی را دور
میکنند و گناهان را میشوید، و صله رحم که ثروت را زیاد و عمر را طولانی میکند، انفاقهاي پنهانی که جبران گناهان مینماید
.« و انفاق آشکار که مرگهاي ناگوار و بد را دور میسازد و کارهاي نیک که انسان را از سقوط نجات میدهد
و نیز شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار میگردد، در مفهوم وسیع توسل
داخل است.
این نیست چیزي را از شخص پیامبر یا امام مستقلا تقاضا کنند، بلکه منظور این است « توسل » لازم به تذکر است که هرگز منظور از
با اعمال صالح یا پیروي از پیامبر و امام، یا شفاعت آنان و یا سوگند دادن خداوند به مقام و مکتب آنها (که خود یک نوع احترام و
اهتمام به موقعیت آنها و یک نوع عبادت است) از خداوند چیزي را بخواهند و این معنی، نه بوي شرك میدهد و نه بر خلاف
آیات دیگر قرآن است و نه از عموم آیه فوق بیرون میباشد- دقت کنید.
سوره مائده( 5): آیۀ 36 ..... ص : 513
(آیه 36 )- در تعقیب آیه قبل که به مؤمنان دستور تقوا و جهاد و تهیه وسیله میداد، در این آیه به عنوان بیان علت دستور سابق به
افرادي که کافر شدند اگر تمام آنچه روي زمین است و همانند آن را » : سرنوشت افراد بیایمان و آلوده اشاره کرده، میفرماید
إِنَّ الَّذِینَ ) « داشته باشند تا براي نجات از مجازات روز قیامت بدهند از آنها پذیرفته نخواهد شد و عذاب دردناکی خواهند داشت
صفحه 436 از 550
کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ یَوْمِ الْقِیامَۀِ ما تُقُبِّلَ ص: 514
مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ)
.تنها در پرتو ایمان و تقوا و جهاد و عمل میتوان رهایی یافت.
سوره مائده( 5): آیۀ 37 ..... ص : 514
آنها پیوسته میخواهند از آتش دوزخ خارج شوند ولی توانایی بر آن را » : (آیه 37 )- سپس به دوام این کیفر اشاره کرده، میگوید
یُرِیدُونَ أَنْ یَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ). ) « ندارند و کیفر آنها ثابت و برقرار خواهد بود
سوره مائده( 5): آیۀ 38 ..... ص : 514
بیان شد، در این آیه، به همین تناسب حکم دزد یعنی کسی که بطور « محارب » (آیه 38 )- مجازات دزدان! در چند آیه قبل احکام
وَ السَّارِقُ وَ ) « دست مرد و زن سارق را قطع کنند » : پنهانی و مخفیانه اموال مردم را میبرد بیان گردیده است، نخست میفرماید
السَّارِقَۀُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما).
از روایات اهل بیت علیه السّلام استفاده میشود که تنها چهار انگشت از دست راست بریده میشود، نه بیشتر، اگر چه فقهاي اهل
تسنن بیش از آن گفتهاند! در اینجا مرد دزد بر زن دزد مقدم داشته شده در حالی که در آیه حدّ زناکار، زن زانیه بر مرد زانی مقدم
ذکر شده است، این تفاوت شاید به خاطر آن باشد که در مورد دزدي عامل اصلی بیشتر مردانند و در مورد ارتکاب زنا عامل و
این کیفري است در برابر اعمالی که انجام دادهاند و مجازاتی است از طرف » : محرك مهمتر زنان بیبندوبار! سپس میگوید
جَزاءً بِما کَسَبا نَکالًا مِنَ اللَّهِ). ) « خداوند
وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ) « خداوند توانا (قدرتمند) و حکیم است » : و در پایان آیه براي رفع این توهم که مجازات مزبور عادلانه نیست میفرماید
حَکِیمٌ).
بنابراین دلیلی ندارد که از کسی انتقام بگیرد و کسی را بیحساب مجازات کند.
سوره مائده( 5): آیۀ 39 ..... ص : 514
کسی که بعد از این ستم توبه کند و در مقام اصلاح و » : (آیه 39 )- در این آیه راه بازگشت را به روي آنها گشوده و میفرماید
فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ برگزیده تفسیر ) « جبران برآید خداوند او را خواهد بخشید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است
نمونه، ج 1، ص: 515
اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ)
.آیا بوسیله توبه تنها گناه او بخشوده میشود و یا این که حد سرقت (بریدن دست) نیز ساقط خواهد شد؟
معروف در میان فقهاي ما این است که: اگر قبل از ثبوت سرقت در دادگاه اسلامی توبه کند حدّ سرقت نیز از او برداشته میشود،
ولی هنگامی که از طریق دو شاهد عادل، جرم او ثابت شد با توبه حدّ از بین نمیرود.
سوره مائده( 5): آیۀ 40 ..... ص : 515
آیا نمیدانی که » : (آیه 40 )- به دنبال حکم توبه سارقان روي سخن را به پیامبر بزرگ اسلام صلّی اللّه علیه و آله کرده، میفرماید
صفحه 437 از 550
خداوند مالک آسمان و زمین است (و هر گونه صلاح بداند در آنها تصرف میکند) هر کس را که شایسته مجازات بداند،
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ) « مجازات و هر کس را که شایسته بخشش ببیند، میبخشد و او بر هر چیز تواناست
یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
سوره مائده( 5): آیۀ 41 ..... ص : 515
اشاره
( (آیه 41
شأن نزول: ..... ص : 515
از امام باقر علیه السّلام نقل شده که: یکی از اشراف یهود خیبر که داراي همسر بود، با زن شوهرداري که او هم از خانوادههاي
سرشناس خیبر محسوب میشد عمل منافی عفت انجام داد، یهودیان از اجراي حکم تورات (سنگسار کردن) در مورد آنها ناراحت
بودند، این بود که به هم مسلکان خود در مدینه پیغام فرستادند که حکم این حادثه را از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بپرسند (تا
اگر در اسلام حکم سبکتري بود آن را انتخاب کنند و در غیر این صورت آن را نیز به دست فراموشی بسپارند و شاید از این طریق
میخواستند توجه پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله را نیز به خود جلب کنند و خود را دوست مسلمانان معرفی نمایند).
در این موقع حکم سنگباران کردن کسانی که مرتکب زناي محصنه میشود نازل گردید، ولی آنها از پذیرفتن این حکم شانه خالی
کردند! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اضافه کرد: این همان حکمی است که در تورات شما نیز آمده، آیا موافقید که یکی از شما را به
داوري بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل کرد بپذیرید. ص: 516
گفتند: آري.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت: ابن صوریا که در فدك زندگی میکند چگونه عالمی است؟
گفتند: او از همه یهود به تورات آشناتر است، به دنبال او فرستادند و هنگامی که نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد به او فرمود: آیا
حکم سنگباران کردن در چنین موردي در تورات بر شما نازل شده است یا نه؟
او در پاسخ گفت: آري! چنین حکمی در تورات آمده است.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت: چرا از اجراي این حکم سرپیچی میکنید؟
او در جواب گفت: حقیقت این است که ما در گذشته این حد را در باره افراد عادي اجرا میکردیم، ولی در مورد ثروتمندان و
اشراف خودداري مینمودیم، این بود که گناه مزبور در طبقات مرفّه جامعه ما رواج یافت. به همین جهت ما قانونی سبکتر از قانون
سنگسار کردن تصویب نمودیم.
در این هنگام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند.
و فرمود: خدایا من نخستین کسی هستم که حکم تو را زنده نمودم بعد از آن که یهود آن را از بین بردند.
در این هنگام آیه نازل شد و جریان مزبور را بطور فشرده بیان کرد.
صفحه 438 از 550
تفسیر: ..... ص : 516
داوري میان دوست و دشمن- از این آیه و چند آیه بعد از آن استفاده میشود که قضات اسلام حق دارند با شرایط خاصی در باره
جرایم و جنایات غیر مسلمانان نیز قضاوت کنند.
آغاز شده، گویا به خاطر اهمیت موضوع میخواهد حس مسؤولیت را در «! اي فرستاده » ( آیه مورد بحث با خطاب (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بیشتر تحریک کند و اراده او را تقویت نماید.
آنها که با زبان، مدعی ایمانند و » : سپس به دلداري پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به عنوان مقدمهاي براي حکم بعد پرداخته و میفرماید
زیرا این وضع تازگی برگزیده « قلب آنها هرگز ایمان نیاورده و در کفر بر یکدیگر سبقت میجویند هرگز نباید مایه اندوه تو شوند
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 517
ندارد (لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ).
همچنین کسانی که از یهود » : بعد از ذکر کارشکنیهاي منافقان و دشمنان داخلی به وضع دشمنان خارجی و یهود پرداخته و میگوید
وَ مِنَ الَّذِینَ هادُوا). ) « نیز این مسیر را میپیمایند نباید مایه اندوه تو شوند
آنها زیاد به سخنان تو گوش میدهند) اما این گوش دادن براي درك و » : بعد اشاره به پارهاي از اعمال نفاقآلود کرده، میگوید
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ). ) « اطاعت نیست، بلکه براي این است) که دستاویزي براي تکذیب و افترا بر تو پیدا کنند
.« آنها به دروغهاي پیشوایان خود فراوان گوش میدهند. ولی حاضر به پذیرش سخن حق نیستند » ، این جمله تفسیر دیگري نیز دارد
در عین حال جاسوسهاي دیگران که » صفت دیگر آنها این است که نه تنها براي دروغ بستن به مجلس شما حاضر میشوند، بلکه
سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوكَ). ) « نزد تو نیامدهاند نیز میباشند
سخنان خدا را تحریف میکنند (خواه تحریف لفظی و یا تحریف معنوي هر حکمی را بر » یکی دیگر از صفات آنها این است که
یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ). ) « خلاف منافع و هوسهاي خود تشخیص دهند) آن را توجیه و تفسیر و یا بکلی رد میکنند
بزرگان آنها به آنان دستور دادهاند که اگر محمد » ، عجبتر این که آنها پیش از آن که نزد تو بیایند تصمیم خود را گرفتهاند
یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ ) « حکمی موافق خواست ما گفت، بپذیرید و اگر بر خلاف خواست ما بود از آن دوري کنید
.« تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا
اینها در گمراهی فرو رفتهاند و به این ترتیب امیدي به هدایت آنها نیست، و خدا میخواهد به این وسیله آنها را مجازات کرده و
وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ ) « و کسی که خدا اراده مجازات و رسوایی او را کرده است هرگز تو قادر بر دفاع از او نیستی » رسوا کند
تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً). ص: 518
« آنها کسانی هستند که خدا نمیخواهد قلب آنها را شستشو دهد » آنها به قدري آلودهاند که قابل شستشو نمیباشند به همین دلیل
(أُولئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ).
لَهُمْ فِی الدُّنْیا ) « آنها هم در این دنیا رسوا و خوار خواهند شد و هم در آخرت کیفر عظیمی خواهند داشت » : در پایان آیه میفرماید
خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ).
سوره مائده( 5): آیۀ 42 ..... ص : 518
و یا گوش « آنها گوش شنوا براي شنیدن سخنان تو و تکذیب آن دارند » (آیه 42 )- در این آیه بار دیگر قرآن تأکید میکند که
شنوایی براي شنیدن دروغهاي بزرگانشان دارند (سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ).
صفحه 439 از 550
این جمله به عنوان تأکید و اثبات این صفت زشت براي آنها تکرار شده است.
أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ). سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اختیار میدهد ) « آنها زیاد اموال حرام و ناحق و رشوه میخورند » علاوه بر این
هرگاه این گونه اشخاص براي داوري به تو مراجعه کردند میتوانی در میان آنها داوري به احکام اسلام کنی و میتوانی از » که
فَإِنْ جاؤُكَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ). ) « آنها روي گردانی
اگر صلاح بود که از آنها روي بگردانی هیچ زیانی نمیتوانند به تو » : و براي تقویت روح پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله اضافه میکند
و اگر خواستی در میان آنها داوري کنی حتما باید اصول عدالت را رعایت نمایی، » .( وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُ رُّوكَ شَیْئاً ) « برسانند
وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ). ) « زیرا خداوند افراد دادگر و عدالتپیشه را دوست دارد
سوره مائده( 5): آیۀ 43 ..... ص : 518
(آیه 43 )- این آیه بحث در باره یهود را در مورد داوري خواستن از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که در آیه قبل آمده بود تعقیب
چگونه اینها تو را به داوري میطلبند در حالی که تورات نزد آنهاست و حکم خدا در آن آمده » : میکند و از روي تعجب میگوید
وَ کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِیها حُکْمُ اللَّهِ). ) !« است و به آن ایمان دارند
باید دانست که حکم مزبور یعنی (حکم سنگسار کردن زن و مردي که زناي ص: 519
محصنه کردهاند) در تورات کنونی در فصل بیست و دوم از سفر تثنیه آمده است.
ثُمَّ ) « بعد از انتخاب تو براي داوري، حکم تو را که موافق حکم تورات است چون بر خلاف میل آنهاست نمیپذیرند » عجب این که
یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ).
وَ ما أُولئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ). ) « و گر نه با احکام خدا چنین بازي نمیکردند « حقیقت این است که آنها اصولا ایمان ندارند »
سوره مائده( 5): آیۀ 44 ..... ص : 519
ما » : (آیه 44 )- این آیه و آیه بعد، بحث گذشته را تکمیل کرده، و اهمیت کتاب آسمانی موسی، یعنی تورات را چنین شرح میدهد
هدایت به سوي حق و نور و روشنایی براي برطرف ساختن تاریکیهاي جهل و « تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود
نادانی (إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُديً وَ نُورٌ).
به همین جهت پیامبران الهی که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند و بعد از نزول تورات روي کار آمدند همگی بر طبق آن براي »
یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا). ) « یهود، حکم میکردند
علماي بزرگ یهود و دانشمندان با ایمان و پاك آنها، بر طبق این کتاب آسمانی که به آنها سپرده » نه تنها آنها چنین میکردند بلکه
وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ). ) « شده بود، و بر آن گواه بودند داوري میکردند
از مردم نترسید (و احکام » : در اینجا روي سخن را به آن دسته از دانشمندان اهل کتاب که در آن عصر میزیستند کرده، میگوید
که اگر حق را کتمان کنید مجازات خواهید شد (فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ). « واقعی خدا را بیان کنید) بلکه از مخالفت من بترسید
وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلًا). ) « آیات خدا را به بهاي کمی نفروشید » و همچنین
در حقیقت سر چشمه کتمان حق و احکام خدا یا ترس از مردم و عوامزدگی است و یا جلب منافع شخصی و هر کدام باشد نشانه
ضعف ایمان و سقوط شخصیت است، و در جملههاي بالا به هر دو اشاره شده است.
و در پایان آیه، حکم قاطعی در باره این گونه افراد که بر خلاف حکم خدا ص: 520
صفحه 440 از 550
وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ ) « آنها که بر طبق احکام خدا داوري نمیکنند، کافرند » : داوري میکنند صادر کرده، میفرماید
هُمُ الْکافِرُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 45 ..... ص : 520
ما در » : (آیه 45 )- قصاص و گذشت! این آیه قسمت دیگري از احکام جنایی و حدود الهی تورات را شرح میدهد، و میفرماید
تورات قانون قصاص را مقرر داشتیم که اگر کسی عمدا بیگناهی را به قتل برساند اولیاي مقتول میتوانند قاتل را در مقابل اعدام
وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فِیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ). ) « نمایند
و همچنین » .( وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ ) « و اگر کسی آسیب به چشم دیگري برساند و آن را از بین ببرد او نیز میتواند، چشم او را از بین ببرد »
و نیز در مقابل بریدن گوش، بریدن گوش طرف، مجاز » .( وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ ) « در مقابل بریدن بینی، جایز است بینی جانی بریده شود
و بطور » .( وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ ) « و اگر کسی دندان دیگري را بشکند او میتواند دندان جانی را در مقابل بشکند » .( وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ ) « است
وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ). ) « کلی هر کس جراحتی و زخمی به دیگري بزند، در مقابل میتوان قصاص کرد
بنابراین، حکم قصاص بطور عادلانه و بدون هیچ گونه تفاوت از نظر نژاد و طبقه اجتماعی و طایفه و شخصیت اجرا میگردد.
ولی براي آن که این توهم پیش نیاید که خداوند قصاص کردن را الزامی شمرده و دعوت به مقابله به مثل نموده است، به دنبال این
اگر کسی از حق خود بگذرد و عفو و بخشش کند، کفارهاي براي گناهان او محسوب میشود، و به همان نسبت » : حکم میفرماید
فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ). ) « که گذشت به خرج داده خداوند از او گذشت میکند
وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ ) « کسانی که بر طبق حکم خداوند، داوري نکنند ستمگرند » : و در پایان آیه میفرماید
الظَّالِمُونَ).
چه ظلمی از این بالاتر که ما گرفتار احساسات و عواطف کاذبی شده و از شخص قاتل به بهانه این که خون را با خون نباید شست
بکلی صرف نظر کنیم!
سوره مائده( 5): آیۀ 46 ..... ص : 520
(آیه 46 )- در تعقیب آیات مربوط به تورات، در این آیه اشاره به وضع ص: 521
پس از رهبران و پیامبران پیشین، مسیح را مبعوث کردیم، در حالی که (به حقانیت تورات اعتراف داشت و) » : انجیل کرده، میگوید
وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِعِیسَ ی ابْنِ مَرْیَمَ مُ َ ص دِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ ) « نشانههاي او کاملا با نشانههایی که تورات داده بود تطبیق میکرد
التَّوْراةِ).
وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُديً وَ نُورٌ). ) « انجیل را در اختیار او گذاشتیم که در آن هدایت و نور بود » : سپس میگوید
اطلاق نور به این دو کتاب در قرآن، ناظر به تورات و انجیل اصلی است.
نه تنها عیسی بن مریم، تورات را تصدیق میکرد، بلکه انجیل کتاب » بار دیگر به عنوان تأکید، روي این مطلب تکیه میکند که
وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ). ) « آسمانی او نیز گواه صدق تورات بود
وَ هُديً وَ مَوْعِظَۀً لِلْمُتَّقِینَ). ) « این کتاب آسمانی مایه هدایت و اندرز پرهیزکاران بود » : و در پایان میفرماید
سوره مائده( 5): آیۀ 47 ..... ص : 521
صفحه 441 از 550
ما به اهل » : (آیه 47 )- آنها که به قانون خدا حکم نمیکنند! پس از اشاره به نزول انجیل در آیات گذشته، در این آیه میفرماید
وَ لْیَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجِیلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ). ) « انجیل دستور دادیم که به آنچه خدا در آن نازل کرده است، داوري کنند
منظور این است، که ما پس از نزول انجیل بر عیسی (ع) به پیروان او دستور دادیم که به آن عمل کنند و طبق آن داوري نمایند.
وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ ) « کسانی که بر طبق حکم خدا داوري نکنند فاسقند » : و در پایان آیه، بار دیگر تأکید میکند
هُمُ الْفاسِقُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 48 ..... ص : 521
ما این کتاب آسمانی را به » : (آیه 48 )- در این آیه اشاره به موقعیت قرآن بعد از ذکر کتب پیشین انبیاء شده است. نخست میفرماید
حق بر تو نازل کردیم در حالی که کتب پیشین را تصدیق کرده (و نشانههاي آن، بر آنچه در کتب پیشین آمده تطبیق میکند) و
، وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُ َ ص دِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ). برگزیده تفسیر نمونه، ج 1 ) « حافظ و نگاهبان آنهاست
ص: 522
اساسا تمام کتابهاي آسمانی، در اصول مسائل هماهنگی دارند و هدف واحد یعنی، تربیت و تکامل انسان را تعقیب میکنند.
فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ ) « طبق احکامی که بر تو نازل شده است در میان آنها داوري کن » سپس دستور میدهد که چون چنین است
اللَّهُ).
از هوي و هوسهاي آنها (که مایلند احکام الهی را بر امیال و هوسهاي خود تطبیق دهند) پیروي مکن و از آنچه » : بعد اضافه میکند
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ). ) « به حق بر تو نازل شده است روي مگردان
لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَۀً ) « براي هر کدام از شما آیین و شریعت و طریقه و راه روشنی قرار دادیم » : و براي تکمیل این بحث میگوید
وَ مِنْهاجاً).
خداوند میتوانست همه مردم را امت واحدي قرار دهد و همه را پیرو یک آیین سازد ولی خدا میخواهد شما را » : سپس میفرماید
و استعدادهاي مختلف شما را پرورش دهد (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّۀً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی ما « در آنچه به شما بخشیده بیازماید
آتاکُمْ).
در » سر انجام، همه اقوام و ملل را مخاطب ساخته و آنها را دعوت میکند که به جاي صرف نیروهاي خود در اختلاف و مشاجره
فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ). ) « نیکیها بر یکدیگر پیشی بگیرید
بازگشت همه شما به سوي خداست و اوست که شما را از آنچه در آن اختلاف میکنید در روز رستاخیز آگاه خواهد » زیرا
إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ). ) « ساخت
سوره مائده( 5): آیۀ 49 ..... ص : 522
اشاره
( (آیه 49
شأن نزول: ..... ص : 522
صفحه 442 از 550
از ابن عباس نقل شده: جمعی از بزرگان یهود توطئه کردند و گفتند: نزد محمد صلّی اللّه علیه و آله میرویم شاید بتوانیم او را از
آیین خود منحرف سازیم، پس از این تبانی، نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و گفتند: ما دانشمندان و اشراف یهودیم و اگر ما
از تو پیروي کنیم سایر یهودیان نیز به ما اقتدا میکنند ولی در میان ما و جمعیتی، نزاعی است (در مورد یک قتل یا چیز دیگر) اگر
در این نزاع به نفع ما داوري کنی ما به تو ایمان خواهیم آورد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از چنین قضاوتی (که عادلانه برگزیده
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 523
نبود) خودداري کرد و این آیه نازل شد.
تفسیر: ..... ص : 523
در میان اهل کتاب بر طبق حکم خداوند داوري کن و تسلیم هوي و » در این آیه بار دیگر خداوند به پیامبر خود تأکید میکند که
وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ). ) « هوسهاي آنها نشو
اینها تبانی کردهاند تو را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده منحرف » سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هشدار میدهد که
و اگر اهل کتاب در برابر داوري عادلانه تو تسلیم » .( وَ احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ ) « سازند مراقب آنها باش
نشوند، بدان این نشانه آن است که (گناهان آنها دامانشان را گرفته است و توفیق را از آنها سلب کرده) و خدا میخواهد آنها را به
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ). ) « خاطر بعضی از گناهانشان مجازات کند
وَ إِنَّ کَثِیراً ) « زیرا بسیاري از مردم فاسقند » و در پایان آیه میفرماید: اگر آنها در راه باطل این همه پافشاري میکنند، نگران مباش
مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 50 ..... ص : 523
انتظار دارند با احکام » (آیه 50 )- در این آیه به عنوان استفهام انکاري میفرماید: آیا اینها که مدعی پیروي از کتب آسمانی هستند
أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّۀِ یَبْغُونَ). ) « جاهلی و قضاوتهاي آمیخته با انواع تبعیضات در میان آنها داوري کنی
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ ) « در حالی که هیچ داوري براي قومی که اهل یقین هستند، بالاتر و بهتر از حکم خدا نیست »
یُوقِنُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 51 ..... ص : 523
اشاره
( (آیه 51
شأن نزول: ..... ص : 523
صفحه 443 از 550
در مورد نزول این آیه و دو آیه بعد نقل کردهاند که: بعد از جنگ بدر، عبادة بن صامت خزرجی خدمت پیامبر رسید و گفت: من
هم پیمانانی از یهود دارم که از نظر عدد زیاد و از نظر قدرت نیرومندند، اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ میکنند و حساب
مسلمانان از غیر مسلمانان جدا شده است من از دوستی و هم پیمانی با آنان برائت میجویم، هم پیمان من تنها خدا و پیامبر اوست.
عبد اللّه بن أبی گفت: ولی من از هم پیمانی با یهود برائت نمیجویم، زیرا از حوادث مشکل میترسم و به آنها نیازمندم. برگزیده
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 524
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به او فرمود: آنچه در مورد دوستی با یهود بر عباده میترسیدیم، بر تو نیز میترسم (و خطر این دوستی و
هم پیمانی براي تو از او بیشتر است) عبد اللّه گفت: چون چنین است من هم میپذیرم و با آنها قطع رابطه میکنم، آیه نازل شد و
مسلمانان را از هم پیمانی با یهود و نصاري بر حذر داشت.
تفسیر: ..... ص : 524
اي کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و » : قرآن، مسلمانان را از همکاري با یهود و نصاري بشدت برحذر میدارد، نخست میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاري أَوْلِیاءَ). ) « نصاري را تکیه گاه و هم پیمان خود قرار ندهید
یعنی ایمان به خدا ایجاب میکند که به خاطر جلب منافع مادي با آنها همکاري نکنید.
هر یک از آن دو طایفه، دوست و همپیمان هممسلکان خود » : سپس با یک جمله کوتاه، دلیل این نهی را بیان کرده، میگوید
بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ). ) « هستند
یعنی، تا زمانی که منافع خودشان و دوستانشان مطرح است، هرگز به شما نمیپردازند.
هر کس از شما طرح دوستی و پیمان با آنها بریزد، از نظر تقسیم بندي اجتماعی و مذهبی جزء آنها محسوب » ، روي این جهت
خداوند چنین افراد ستمگري را که به خود و برادران و خواهران » وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ). و شک نیست که ) « خواهد شد
إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ). ) « مسلمان خود خیانت کرده و بر دشمنانشان تکیه میکنند، هدایت نخواهد کرد
سوره مائده( 5): آیۀ 52 ..... ص : 524
(آیه 52 )- در این آیه اشاره به عذرتراشیهایی میکند که افراد بیمارگونه براي توجیه ارتباطهاي نامشروع خود با بیگانگان، انتخاب
میکنند، و میگوید:
آنهایی که در دلهایشان بیماري است، اصرار دارند که آنان را تکیهگاه و همپیمان خود انتخاب کنند، و عذرشان این است که »
فَتَرَي الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشی أَنْ ) « میگویند: ما میترسیم قدرت به دست آنها بیفتد و گرفتار شویم
تُصِیبَنا دائِرَةٌ). ص: 525
قرآن در پاسخ آنها میگوید: همانطور که آنها احتمال میدهند روزي قدرت به دست یهود و نصاري بیفتد، این احتمال را نیز باید
ممکن است سر انجام، خداوند مسلمانان را پیروز کند و قدرت به دست آنها بیفتد و این منافقان، از آنچه در دل خود » بدهند که
فَعَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلی ما أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نادِمِینَ). ) « پنهان ساختند، پشیمان گردند
سوره مائده( 5): آیۀ 53 ..... ص : 525
صفحه 444 از 550
(آیه 53 )- در این آیه به سر انجام کار منافقان اشاره کرده میگوید: در آن هنگام که فتح و پیروزي نصیب مسلمانان راستین شود،
مؤمنان از روي تعجب میگویند آیا این افراد منافق، همانها هستند که این همه ادعا داشتند و با نهایت » و کار منافقان برملا گردد
وَ یَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ ) « تأکید قسم یاد میکردند که با ما هستند، چرا سر انجام کارشان به اینجا رسید
أَیْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ).
همه اعمال نیک آنها بر باد رفت (زیرا از نیت پاك و خالص سر چشمه نگرفته بود، و) به همین دلیل » ، و به خاطر همین نفاق
هم در این جهان و هم در جهان دیگر (حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِینَ). « زیانکار شدند
سوره مائده( 5): آیۀ 54 ..... ص : 525
(آیه 54 )- پس از بحث در باره منافقان، سخن از مرتدانی که طبق پیش بینی قرآن بعدها از این آیین مقدس روي برمیگرداندند به
اگر کسانی از شما از دین خود بیرون روند (زیانی به » : میان میآورد و به عنوان یک قانون کلی به همه مسلمانان اخطار میکند
خدا و آیین او و جامعه مسلمین و آهنگ سریع پیشرفت آنها نمیرسانند) زیرا خداوند در آینده جمعیتی را براي حمایت از این آیین
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ). ) « برمیانگیزد
سپس صفات کسانی که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، چنین شرح میدهد:
« هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند » -1 آنها به خدا عشق میورزند و جز به خشنودي او نمیاندیشند
(یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ).
در برابر مؤمنان خاضع و مهربان و در برابر دشمنان و ستمکاران، ص: 526 » - 2 و 3
أَذِلَّۀٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ). ) « سرسخت و خشن و پرقدرتند
یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ). ) « جهاد در راه خدا بطور مستمر از برنامههاي آنهاست » -4
در راه انجام فرمان خدا و دفاع از حق، از ملامت هیچ ملامت کنندهاي » : -5 آخرین امتیازي که براي آنان ذکر میکند این است که
وَ لا یَخافُونَ لَوْمَۀَ لائِمٍ). ) « نمیهراسند
به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش انسان) مرهون فضل الهی است که هر کس بخواهد و شایسته » : و در پایان میگوید
وَ) « و خداوند دایره فضل و کرمش، وسیع و به آنها که شایستگی دارند آگاه است » .( ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ ) « ببیند میدهد
اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ).
سوره مائده( 5): آیۀ 55 ..... ص : 526
اشاره
( (آیه 55
شأن نزول ..... ص : 526
نقل شده که: روزي در کنار چاه زمزم نشسته بود و براي مردم از قول « عبد اللّه بن عباس » آیه ولایت: در مورد نزول این آیه از
صفحه 445 از 550
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حدیث نقل میکرد، ناگهان مردي که عمامهاي بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد
حدیث دیگري از « قال رسول اللّه » و هر مرتبه که ابن عباس از پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله حدیث نقل میکرد او نیز با جمله
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نقل مینمود.
ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند، او صورت خود را گشود و صدا زد اي مردم! هر کس مرا نمیشناسد بداند من أبو
ذر غفاري هستم با این گوشهاي خودم از رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم، و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد، و با
چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد، که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: علیّ قائد البررة
علی علیه السّلام پیشواي نیکان است، و کشنده کافران، هر کس او را یاري کند، » و قاتل الکفرة منصور من نصره مخذول من خذله
.« خدا یاریش خواهد کرد، و هر کس دست از یاریش بردارد، خدا دست از یاري او برخواهد داشت
سپس أبو ذر اضافه کرد: اي مردم! روزي از روزها با رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله در مسجد نماز میخواندم، سائلی وارد مسجد
شد و از مردم تقاضاي کمک کرد، ولی کسی ص: 527
چیزي به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاي کمک کردم
ولی کسی جواب مساعد به من نداد، در همین حال علی علیه السّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود
اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که در حال نماز بود جریان
خداوندا! برادرم موسی از تو تقاضا کرد » : را مشاهده کرد، هنگامی که از نماز فارغ شد، سر به سوي آسمان بلند کرد و چنین گفت
که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازي و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درك کنند، و نیز موسی
درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازي.
خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، از خاندانم علی علیه السّلام را وزیر من
.« گردان تا بوسیله او، پشتم قوي و محکم گردد
أبو ذر میگوید: هنوز دعاي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت:
بخوان! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: چه بخوانم؟ گفت: بخوان انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا ..
تفسیر: ..... ص : 527
ولیّ و سرپرست و متصرف در امور شما سه » : که در لغت عرب به معنی انحصار میآید شروع شده و میگوید « انّما » این آیه با کلمه
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ ) « کس است: خدا و پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند، و نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند
رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ).
در آیه فوق ولایت به معنی، سرپرستی و تصرف و رهبري مادي و معنوي است. بخصوص این که این ولایت در « ولیّ » منظور از
ردیف ولایت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و ولایت خدا قرار گرفته و هر سه با یک جمله ادا شده است.
و به این ترتیب، آیه از آیاتی است که به عنوان یک نصّ قرآنی دلالت بر ص: 528
ولایت و امامت علی علیه السّلام میکند.
سوره مائده( 5): آیۀ 56 ..... ص : 528
(آیه 56 )- این آیه تکمیلی براي مضمون آیه پیش است و هدف آن را تأکید و تعقیب میکند، و به مسلمانان اعلام میدارد که:
صفحه 446 از 550
کسانی که ولایت و سرپرستی و رهبري خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و افراد با ایمانی را که در آیه قبل به آنها اشاره شد »
وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ ) « بپذیرند پیروز خواهند شد، زیرا آنها در حزب خدا خواهند بود و حزب خدا پیروز است
حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ).
مربوط به « غلبه آن » و « حزب اللّه » در این آیه قرینه دیگري بر معنی ولایت که در آیه پیش اشاره شد دیده میشود، زیرا تعبیر به
حکومت اسلامی است، نه یک دوستی ساده و عادي و این خود میرساند که ولایت در آیه به معنی سرپرستی و حکومت و
زمامداري اسلام و مسلمین است، زیرا در معنی حزب یک نوع تشکل و همبستگی و اجتماع براي تأمین اهداف مشترك افتاده است.
سوره مائده( 5): آیۀ 57 ..... ص : 528
اشاره
( (آیه 57
شأن نزول: ..... ص : 528
اظهار اسلام کردند و سپس جزء دار و « سوید » و « رفاعه » در مورد نزول این آیه، مفسران نقل کردهاند که: دو نفر از مشرکان به نام
دسته منافقان شدند، بعضی از مسلمانان با این دو نفر رفت و آمد داشتند و اظهار دوستی میکردند، آیه نازل شد و به آنها اخطار
کرد که از این عمل بپرهیزید.
تفسیر: ..... ص : 528
در این آیه بار دیگر خداوند به مؤمنان دستور میدهد که از انتخاب منافقان و دشمنان به عنوان دوست بپرهیزید، منتها براي تحریک
اي کسانی که ایمان آوردهاید! آنها که آیین شما را به باد استهزاء و » : عواطف آنها و توجه دادن به فلسفه این حکم، چنین میفرماید
یا به بازي میگیرند، چه آنها که از اهل کتابند و چه آنها که از مشرکان و منافقانند، هیچ یک از آنان را به عنوان دوست انتخاب
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ). ) « نکنید
از خدا بترسید، اگر ایمان » و در پایان آیه این موضع را تأکید میکند که طرح دوستی با آنان، با تقوا و ایمان سازگار نیست بنابراین
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ). ) « دارید
ص: 529
سوره مائده( 5): آیۀ 58 ..... ص : 529
اشاره
( (آیه 58
صفحه 447 از 550
شأن نزول: ..... ص : 529
در مورد نزول این آیه که دنباله آیه قبل است نقل شده که: جمعی از یهود و بعضی از نصاري صداي مؤذن را که میشنیدند و یا
قیام مسلمانان را به نماز میدیدند شروع به مسخره و استهزاء میکردند، قرآن مسلمانان را از طرح دوستی با این گونه افراد برحذر
داشت.
تفسیر: ..... ص : 529
در این آیه در تعقیب بحث گذشته در مورد نهی از دوستی با منافقان و جمعی از اهل کتاب که احکام اسلام را به باد استهزاء
هنگامی که (اذان میگویید و مسلمانان را) به سوي » : میگرفتند، اشاره به یکی از اعمال آنها به عنوان شاهد و گواه کرده، میگوید
وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً). ) « نماز دعوت میکنید، آن را به باد استهزاء و بازي میگیرند
قابل ذکر این که همانطور که در روایات اهل بیت علیه السّلام وارد شده است اذان از طریق وحی به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تعلیم
داده شد.
« این به خاطر آن است که آنها جمعیت نادانی میباشند و از درك حقایق بدورند » : سپس علت عمل آنها را چنین بیان میکند
(ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 59 ..... ص : 529
اشاره
( (آیه 59
شأن نزول: ..... ص : 529
در مورد نزول این آیه و آیه بعد از ابن عباس نقل شده که: جمعی از یهود نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و درخواست کردند
عقاید خود را براي آنها شرح دهد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: من به خداي بزرگ و یگانه ایمان دارم و آنچه بر ابراهیم و
اسماعیل و اسحاق و یعقوب و موسی و عیسی و همه پیامبران الهی نازل شده حق میدانم، و در میان آنها جدایی نمیافکنم، آنها
گفتند: ما عیسی را نمیشناسیم و به پیامبري نمیپذیریم، سپس افزودند: ما هیچ آیینی بدتر از آیین شما سراغ نداریم! این دو آیه
نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 529
صفحه 448 از 550
بگو: چه کار خلافی از ما سر زده » در این آیه، خداوند به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که از اهل کتاب سؤال کن و
که شما از ما عیب میگیرید و انتقاد میکنید؟ جز این که ما به خداي یگانه ایمان آوردهایم و در برابر آنچه بر ما و بر انبیاء پیشین
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ). برگزیده تفسیر نمونه، ) « نازل شده تسلیم هستیم
ج 1، ص: 530
و در پایان آیه جملهاي میبینیم که در حقیقت بیان علت جمله قبل است، میگوید: اگر شما توحید خالص و تسلیم در برابر تمام
چون خود شما آلوده و منحرفید « کتب آسمانی را بر ما ایراد میگیرید به خاطر آن است که بیشتر شما فاسق و آلوده به گناه شدهاید
اگر کسانی پاك و بر جاده حق باشند در نظر شما عیب است (وَ أَنَّ أَکْثَرَکُمْ فاسِقُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 60 ..... ص : 530
(آیه 60 )- در این آیه عقاید تحریف شده و اعمال نادرست اهل کتاب و کیفرهایی که دامنگیر آنها گردیده است با وضع مؤمنان
راستین و مسلمان، مقایسه گردیده، تا معلوم شود کدامیک از این دو دسته در خور انتقاد و سرزنش هستند و این یک پاسخ منطقی
است که براي متوجه ساختن افراد لجوج و متعصب به کار میرود، در این مقایسه چنین میگوید: اي پیامبر! به آنها بگو:
آیا ایمان به خداي یگانه و کتب آسمانی داشتن در خور سرزنش و ایراد است، یا اعمال نارواي کسانی که گرفتار آن همه مجازات
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ ) « به آنها بگو: آیا شما را آگاه کنم از کسانی که پاداش کارشان در پیشگاه خدا از این بدتر است » الهی شدند
مِنْ ذلِکَ مَثُوبَۀً عِنْدَ اللَّهِ).
آنها که بر اثر اعمالشان مورد لعن و غضب پروردگار واقع شدند و آنان را به » : سپس به تشریح این مطلب پرداخته و میگوید
مسخ کرد، و آنها که پرستش طاغوت و بت نمودند، مسلما این چنین افراد، موقعیتشان در این دنیا و « خوك » و « میمون » صورت
مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ ) « محل و جایگاهشان در روز قیامت بدتر خواهد بود، و از راه راست و جاده مستقیم گمراهترند
مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ).
سوره مائده( 5): آیۀ 61 ..... ص : 530
(آیه 61 )- در این آیه- براي تکمیل بحث در باره منافقان اهل کتاب- پرده از روي نفاق درونی آنها برداشته و به مسلمانان چنین
هنگامی که نزد شما میآیند میگویند ایمان آوردیم در حالی که با قلبی مملو از کفر داخل میشوند و به همان » : اعلام میکند
وَ إِذا جاؤُکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ ) « حال نیز از نزد شما بیرون میروند و منطق و استدلال و سخنان شما در قلب آنها کمترین اثري نمیبخشد
قَدْ دَخَلُوا بِالْکُفْرِ وَ هُمْ ص: 531
قَدْ خَرَجُوا بِهِ).
وَ اللَّهُ ) « با تمام این پردهپوشیها، خداوند از آنچه آنها کتمان میکنند، آگاه و باخبر است » و در پایان آیه به آنها اخطار میکند که
أَعْلَمُ بِما کانُوا یَکْتُمُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 62 ..... ص : 531
بسیاري از آنها را میبینی که در » : (آیه 62 )- در این آیه نشانههاي دیگري از نفاق آنها را بازگو میکند، از جمله این که میگوید
وَ تَري کَ ثِیراً مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَکْلِهِمُ ) « مسیر گناه و ستم و خوردن اموال حرام بر یکدیگر سبقت میجویند
صفحه 449 از 550
السُّحْتَ).
یعنی، آنچنان آنها در راه گناه و ستم گام برمیدارند که گویا به سوي اهداف افتخارآمیزي پیش میروند، و بدون هیچ گونه شرم و
حیا، سعی میکنند از یکدیگر پیشی گیرند.
و بر آن مداومت دارند (لَبِئْسَ « چه عمل زشت و ننگینی آنها انجام میدهند » : و در پایان آیه براي تأکید زشتی اعمال آنها میگوید
ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 63 ..... ص : 531
(آیه 63 )- سپس در این آیه، حمله را متوجه دانشمندان آنها کرده که با سکوت خود آنان را به گناه، تشویق مینمودند و میگوید:
لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ ) « چرا دانشمندان مسیحی و علماي یهود، آنها را از سخنان گناهآلود و خوردن اموال نامشروع باز نمیدارند »
الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ).
یعنی، دانشمندان براي اصلاح یک اجتماع فاسد، نخست باید افکار و اعتقادات نادرست آنها را تغییر دهند، و به این ترتیب آیه، راه
اصلاح جامعه فاسد را که باید از انقلاب فکري شروع شود به دانشمندان نشان میدهد.
و در پایان آیه، قرآن به همان شکل که گناهکاران اصلی را مذمت نمود، دانشمندان ساکت و ترك کننده امر به معروف و نهی از
لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ). ) « چه زشت است کاري که آنها انجام میدهند » : منکر را مورد مذمت قرار داده، میگوید
و به این ترتیب روشن میشود که سرنوشت کسانی که وظیفه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر را ترك میکنند- بخصوص اگر
از دانشمندان و علما ص: 532
باشند- سرنوشت همان گناهکاران است و در حقیقت شریک جرم آنها محسوب میشوند.
از ابن عباس مفسر معروف نقل شده که میگفت: این آیه شدیدترین آیهاي است که دانشمندان وظیفه نشناس و ساکت را توبیخ و
مذمت میکند.
بدیهی است این حکم اختصاصی به علماي خاموش و ساکت یهود و نصاري ندارد، و تمام رهبران فکري و دانشمندانی که به
هنگام آلوده شدن مردم به گناه و سرعت گرفتن در راه ظلم و فساد، خاموش مینشینند در بر میگیرد، زیرا حکم خدا، در باره
اقوام گذشته به این جهت هلاك » : همگان یکسان است! در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم: که در خطبهاي فرمود
و نابود گشتند که مرتکب گناهان میشدند و دانشمندانشان سکوت میکردند، و نهی از منکر نمینمودند، در این هنگام بلاها و
.« کیفرهاي الهی بر آنها فرود میآمد، پس شما اي مردم! امر به معروف کنید و نهی از منکر نمایید، تا به سرنوشت آنها دچار نشوید
سوره مائده( 5): آیۀ 64 ..... ص : 532
(آیه 64 )- در این آیه یکی از مصداقهاي روشن سخنان ناروا و گفتار گناهآلود یهود که در آیه قبل بطور کلی به آن اشاره شد،
آمده است.
توضیح این که: تاریخ نشان میدهد که یهود زمانی در اوج قدرت میزیستند، و بر قسمت مهمی از دنیاي آباد آن زمان حکومت
داشتند، که زمان داود و سلیمان بن داود را به عنوان نمونه میتوان یادآور شد، و در اعصار بعد نیز، قدرت آنها با نوسانهایی ادامه
بنی » داشت، ولی با ظهور اسلام، مخصوصا در محیط حجاز، ستاره قدرت آنها افول کرده، مبارزه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با یهود
موجب نهایت تضعیف آنها گردید در این موقع بعضی از آنها با در نظر گرفتن قدرت و عظمت « یهود خیبر » و « بنی قریظه » و « النضیر
صفحه 450 از 550
پیشین از روي استهزاء گفتند: دست خدا به زنجیر بسته شده و به ما بخششی نمیکند! و از آنجا که بقیه نیز به گفتار او راضی
وَ قالَتِ برگزیده تفسیر ) !« یهود گفتند: دست خدا به زنجیر بسته شده » : بودند، قرآن این سخن را به همه آنها نسبت داده، میگوید
نمونه، ج 1، ص: 533
الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَۀٌ)
دست آنها در زنجیر باد، و به خاطر این » : .خداوند در پاسخ آنها نخست به عنوان نکوهش و مذمت از این عقیده ناروا میگوید
غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا). ) « سخن ناروا از رحمت خدا بدور گردند
بَلْ ) « هر دو دست خدا گشاده است، و هر گونه بخواهد و به هر کس بخواهد میبخشد » : سپس براي ابطال این عقیده ناروا میگوید
یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ).
نه اجباري در کار او هست، نه محکوم جبر عوامل طبیعی و جبر تاریخ میباشد، بلکه اراده او بالاتر از هر چیز و نافذ در همه چیز
است.
حتی این آیات که پرده از روي گفتار و عقاید آنان برمیدارد به جاي این که اثر مثبت در آنها بگذارد و از راه غلط » : بعد میگوید
وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ ) « بازگرداند، بسیاري از آنها را روي دنده لجاجت میافکند و طغیان و کفر آنها بیشتر میشود
رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً).
اما در مقابل این گفتهها و اعتقادات ناروا و لجاجت و یکدندگی در طریق طغیان و کفر، خداوند مجازات سنگینی در این جهان
وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلی یَوْمِ ) « و در میان آنها عداوت و دشمنی تا روز قیامت افکندیم » : براي آنها قائل شده، میفرماید
الْقِیامَۀِ).
و در قسمت اخیر آیه اشاره به کوششها و تلاشهاي یهود براي برافروختن آتش جنگها و لطف خدا در مورد رهایی مسلمانان از این
هر زمان آتشی براي جنگ افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و شما را از آن حفظ » : آتشهاي نابود کنند کرده، میفرماید
کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ). ) « کرد
و این در حقیقت یکی از نکات اعجاز آمیز زندگی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است.
وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ ) « آنها براي پاشیدن بذر فساد در روي زمین تلاش و کوشش پیگیر و مداومی دارند » : قرآن اضافه میکند
فَساداً).
وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ). ) « در حالی که خداوند مفسدان را دوست نمیدارد
ص: 534
سوره مائده( 5): آیۀ 65 ..... ص : 534
(آیه 65 )- به دنبال انتقادات گذشته از برنامه و روش اهل کتاب، در این آیه و آیه بعد آنچنان که اصول تربیتی اقتضا میکند، قرآن
براي بازگرداندن منحرفان اهل کتاب به راه راست، و تقدیر از اقلیتی که با اعمال خلاف آنها همگام نبود، نخست چنین میگوید:
وَ لَوْ أَنَّ ) « اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و پرهیزکاري پیشه کنند، گناهان گذشته آنها را میپوشانیم و از آن صرف نظر میکنیم »
بلکه در باغهاي بهشت که کانون انواع نعمتها » أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ). نه تنها گناهان آنها را میبخشیم
وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ). ) « است آنها را وارد میکنیم
این در زمینه نعمتهاي معنوي و اخروي است.
صفحه 451 از 550
سوره مائده( 5): آیۀ 66 ..... ص : 534
اگر آنها تورات و انجیل را برپا » : (آیه 66 )- سپس به اثر عمیق ایمان و تقوا حتی در زندگی مادي انسانها، اشاره کرده میگوید
دارند (و آن را به عنوان یک دستور العمل زندگی در برابر چشم خود قرار دهند) و بطور کلی به همه آنچه از طرف پروردگارشان
بر آنها نازل شده اعم از کتب آسمانی پیشین و قرآن بدون هیچ گونه تبعیض و تعصب عمل کنند، از آسمان و زمین، نعمتهاي الهی
وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ). ) « آنها را فرا خواهد گرفت
شک نیست که منظور از برپاداشتن تورات و انجیل، آن قسمت از تورات و انجیل واقعی است که در آن زمان در دست آنها بود.
در حقیقت آیه فوق یکبار دیگر، این اصل اساسی را مورد تأکید قرار میدهد که پیروي از تعلیمات آسمانی انبیاء تنها براي سر و
سامان دادن به زندگی پس از مرگ نیست، بلکه بازتاب گستردهاي در سرتاسر زندگی مادي انسانها نیز دارد، جمعیتها را قوي، و
صفوف را فشرده، و نیروها را متراکم، و نعمتها را پربرکت، و امکانات را وسیع، و زندگی را مرفه، و امن و امان میسازد.
نظري به ثروتهاي عظیم مادي و نیروهاي فراوان انسانی که امروز در دنیاي بشریت بر اثر انحراف از این تعلیمات نابود میگردد،
دلیل زنده این حقیقت است. ص: 535
امروز مغزهاي متفکري که براي تکمیل و توسعه و تولید سلاحهاي مرگبار و کشمکشهاي استعماري کار میکند، قسمت مهمی از
نیروهاي ارزنده انسانی را تشکیل میدهد، و چقدر نوع بشر، به این نوع سرمایهها و این مغزهایی که بیهوده از بین میرود، براي رفع
نیازمندیهایش محتاج است، و چقدر چهره دنیا زیبا و خواستنی و جالب بود اگر همه اینها در راه آبادي به کار گرفته میشدند! در
با این که بسیاري از آنها بدکارند ولی جمعیتی معتدل و میانهرو در » : پایان آیه، اشاره به اقلیت صالح این جمعیت کرده، میگوید
که حسابشان با حساب دیگران در پیشگاه خدا و در نظر خلق خدا جداست (مِنْهُمْ أُمَّۀٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ « میان آنها وجود دارد
ساءَ ما یَعْمَلُونَ).
نظیر این تعبیر در باره اقلیت صالح اهل کتاب، در آیه 159 سوره اعراف و آیه 75 آل عمران نیز دیده میشود.
سوره مائده( 5): آیۀ 67 ..... ص : 535
اشاره
(آیه 67 )- انتخاب جانشین نقطه پایان رسالت! در این آیه روي سخن، فقط به پیامبر است، و تنها وظیفه او را بیان میکند، با خطاب
آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده » یا أَیُّهَا الرَّسُولُ). شروع شده و با صراحت و تأکید دستور میدهد، که ) «! اي پیامبر »
بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ). ) « است (به مردم) برسان
اگر از این کار خودداري کنی (که هرگز خودداري نمیکرد) رسالت خدا را تبلیغ » : سپس براي تأکید بیشتر به او اخطار میکند که
وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ). ) !« نکردهاي
سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که گویا از واقعه خاصی اضطراب و نگرانی داشته، دلداري و تأمین میدهد و به او میگوید: از
وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ). ) « زیرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت « مردم در اداي این رسالت وحشتی نداشته باش
و در پایان آیه به عنوان یک تهدید و مجازات، به آنهایی که این رسالت مخصوص را انکار کنند و در برابر آن از روي لجاجت
، إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرِینَ). برگزیده تفسیر نمونه، ج 1 ) « خداوند کافران لجوج را هدایت نمیکند » : کفر بورزند، میگوید
ص: 536
صفحه 452 از 550
راستی چه مسأله مهمی در این آخرین ماههاي عمر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مطرح بوده که در آیه فوق عدم تبلیغ آن مساوي با
عدم تبلیغ رسالت شمرده شده است.
در کتابهاي مختلف دانشمندان شیعه و اهل تسنن روایات زیادي دیده میشود که با صراحت میگوید آیه فوق در باره تعیین
جانشین براي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سرنوشت آینده اسلام و مسلمین در غدیر خم نازل شده است.
خلاصه جریان غدیر- ..... ص : 536
در آخرین سال عمر پیامبر مراسم حجّۀ الوداع، با شکوه هر چه تمامتر در حضور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید.
نه تنها مردم مدینه در این سفر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را همراهی میکردند بلکه، مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز براي
کسب یک افتخار تاریخی بزرگ به همراه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بودند.
آفتاب حجاز آتش بر کوهها و درّهها میپاشید، اما شیرینی این سفر روحانی بینظیر، همه چیز را آسان میکرد، ظهر نزدیک شده
از دور نمایان میشد. « غدیر خم » بود، کمکم سرزمین جحفه و سپس بیابانهاي خشک و سوزان
روز پنج شنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربان میگذشت، ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله به همراهان داده شد.
مؤذن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با صداي اللّه اکبر مردم را به نماز ظهر دعوت کرد، مردم بسرعت آماده نماز میشدند، اما هوا
بقدري داغ بود که بعضی مجبور بودند، قسمتی از عباي خود را به زیر پا و طرف دیگر آن را به روي سر بیفکنند.
نماز ظهر تمام شد، مسلمانان تصمیم داشتند فورا به خیمههاي کوچکی که با خود حمل میکردند پناهنده شوند، ولی پیامبر صلّی
اللّه علیه و آله به آنها اطلاع داد که همه باید براي شنیدن یک پیام تازه الهی که در ضمن خطبه مفصلی بیان میشد خود را آماده
کنند. کسانی که از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فاصله داشتند قیافه ملکوتی او را در لابلاي جمعیت نمیتوانستند مشاهده کنند.
لذا منبري از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر فراز آن قرار گرفت و نخست حمد و سپاس پروردگار بجا
آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم را ص: 537
من به همین زودي دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما میروم، من مسؤولم، شما هم مسؤولید، » : مخاطب ساخت و چنین فرمود
؟« شما در باره من چگونه شهادت میدهید
ما گواهی میدهیم تو وظیفه رسالت را » : مردم صدا بلند کردند و گفتند: نشهد انّک قد بلّغت و نصحت و جهدت فجزاك اللّه خیرا
ابلاغ کردي و شرط خیرخواهی را انجام دادي و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودي، خداوند تو را جزاي خیر
.« دهد
آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز » : سپس فرمود
... !« فرمود: خداوندا! گواه باش « آري! گواهی میدهیم » : همه گفتند !؟« نمیدهید
بار دیگر فرمود: اي مردم! آیا صداي مرا میشنوید؟ ... گفتند: آري، و بدنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صداي
زمزمه باد چیزي شنیده نمیشد. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: ... اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان
شما به یادگار میگذارم چه خواهید کرد؟
یکی از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللّه؟!.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بلافاصله گفت: اول ثقل اکبر، کتاب خداست که یک سوي آن به دست پروردگار و سوي دیگرش در
صفحه 453 از 550
دست شماست، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید، و اما دومین یادگار گرانقدر من خاندان منند و خداوند لطیف خبیر به
من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشی نگیرید که هلاك میشوید و عقب
نیفتید که باز هلاك خواهید شد.
ناگهان مردم دیدند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به اطراف خود نگاه کرد گویا کسی را جستجو میکند و همین که چشمش به علی
علیه السّلام افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد، آنچنان که سفیدي زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و
شناختند که او همان افسر شکست ناپذیر اسلام علی علیه السّلام است، در اینجا صداي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رساتر و بلندتر شد
و فرمود: ایّها النّاس من اولی النّاس بالمؤمنین من ص: 538
.«!؟ چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است » : انفسهم
گفتند: خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داناترند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت: خدا، مولی و رهبر من است، و من مولی و رهبر
هر کس » : مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم) سپس فرمود: فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه
و این سخن را سه بار و به گفته بعضی از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد. « من مولا و رهبر او هستم علی مولا و رهبر اوست
و بدنبال آن سر به سوي آسمان برداشت و عرض کرد: اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و احبّ من احبّه و ابغض من ابغضه و
خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار، محبوب » : انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحقّ معه حیث دار
بدار آن کس که او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد، یارانش را یاري کن، و آنها را که ترك
.« یاریش کنند، از یاري خویش محروم ساز، و حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن
.« آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند این خبر را به غایبان برسانند » : سپس فرمود: الا فلیبلّغ الشّاهد الغائب
خطبه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید، عرق از سر و روي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و مردم فرو
میریخت، و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحی خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
امروز آیین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم، پیامبر صلّی » ... خواند: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی
خداوند » : اللّه علیه و آله فرمود: اللّه اکبر، اللّه اکبر علی اکمال الدّین و اتمام النّعمۀ و رضی الرّبّ برسالتی و الولایۀ لعلیّ من بعدي
بزرگ است، خداوند بزرگ است همان خدایی که آیین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از نبوت و رسالت من و
.« ولایت علی علیه السّلام پس از من راضی و خشنود گشت
در این هنگام شور و غوغایی در میان مردم افتاد و به علی علیه السّلام این موقعیت را تبریک میگفتند و از افراد سرشناسی که به او
تبریک گفتند، أبو بکر و عمر بودند، که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جاري ساختند: بخّ بخّ لک یابن برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 539
آفرین بر تو باد، آفرین بر تو باد، اي فرزند أبو طالب! تو مولا و رهبر » : ابی طالب اصبحت و امسیت مولاي و مولا کلّ مؤمن و مؤمنۀ
.« من و تمام مردان و زنان با ایمان شدي
این بود خلاصهاي از حدیث معروف غدیر که در کتب دانشمندان اهل تسنن و شیعه آمده است.
سوره مائده( 5): آیۀ 68 ..... ص : 539
اشاره
صفحه 454 از 550
( (آیه 68
شأن نزول: ..... ص : 539
نقل شده که جمعی از یهود خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند، نخست پرسیدند آیا تو اقرار نداري که تورات از طرف
خداست؟
پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله جواب مثبت داد:
آنها گفتند: ما هم تورات را قبول داریم، ولی به غیر آن ایمان نداریم (در حقیقت تورات قدر مشترك میان ما و شماست اما قرآن
کتابی است که تنها شما به آن عقیده دارید پس چه بهتر که تورات را بپذیریم و غیر آن را نفی کنیم!) آیه نازل شد و به آنها پاسخ
گفت.
تفسیر: ..... ص : 539
بگو: اي اهل کتاب شما » : این آیه به گوشه دیگري از کارشکنیها و ایرادهاي اهل کتاب (یهود و نصاري) اشاره میکند و میگوید
هیچ موقعیتی نخواهید داشت مگر آن زمانی که تورات و انجیل و تمام کتب آسمانی را که بر شما نازل شده بدون تبعیض و تفاوت
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ). ) « برپا دارید
زیرا این کتابها همه از یک مبدء صادر شده، و اصول اساسی آنها یکی است اگر چه آخرین کتاب آسمانی، کاملترین و جامعترین
آنهاست و به همین دلیل لازم العمل است.
بسیاري از آنها نه تنها از این آیات پند نمیگیرند و هدایت » : ولی قرآن بار دیگر اشاره به وضع اکثریت آنها کرده، میگوید
وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ ) « نمیشوند بلکه به خاطر روح لجاجت بر طغیان و کفرشان افزوده میشود
کُفْراً).
و در پایان آیه پیامبر خود را در برابر سرسختی این اکثریت منحرف، دلداري ص: 540
فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ). ) « از مخالفتهاي این جمعیت کافر غمگین مباش » : میدهد و میگوید
زیرا زیان آن متوجه خود آنها خواهد شد و به تو ضرري نمیرساند! بدیهی است محتواي این آیه اختصاص به قوم یهود ندارد،
مسلمانان نیز اگر تنها به ادعاي اسلام قناعت کنند، و اصول تعلیمات انبیاء و مخصوصا کتاب آسمانی خود را برپا ندارند، هیچ گونه
موقعیت و ارزشی نه در پیشگاه خدا، و نه در زندگی فردي و اجتماعی نخواهند داشت، و همیشه زبون و زیر دست و شکستخورده
خواهند بود.
سوره مائده( 5): آیۀ 69 ..... ص : 540
تمام اقوام و ملتها و پیروان همه مذاهب بدون استثناء اعم از » : (آیه 69 )- در این آیه موضوع فوق را مورد تأکید قرار داده، میگوید
مسلمانان و یهودیان و صابئان و مسیحیان در صورتی اهل نجات خواهند بود، و از آینده خود وحشتی و از گذشته غمی نخواهند
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصاري مَنْ ) « داشت که ایمان به خدا و روز جزا داشته باشند و عمل صالح انجام دهند
آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
صفحه 455 از 550
این آیه پاسخ دندانشکنی است به کسانی که نجات را در پناه ملیت خاصی میدانند و میل دارند میان دستورات انبیاء تبعیض قائل
شوند، و دعوتهاي مذهبی را با تعصب قومی بیامیزند.
سوره مائده( 5): آیۀ 70 ..... ص : 540
(آیه 70 )- در سوره بقره و اوایل همین سوره اشاره به پیمان مؤکدي که خداوند از بنی اسرائیل گرفته بود شده است، در این آیه بار
ما پیمان (عمل به آنچه نازل کردیم) از بنی اسرائیل گرفتیم و پیامبرانی براي هدایت » : دیگر این پیمان را یادآوري کرده میفرماید
لَقَدْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ رُسُلًا). ) « آنها و مطالبه وفاي به این پیمان، به سوي آنان فرستادیم
هر زمان پیامبري دستوري بر خلاف تمایلات و هوي و هوسهاي » سپس اضافه میکند: آنها نه تنها به این پیمان عمل نکردند، بلکه
آنها میآورد (به شدیدترین مبارزه بر ضد او دست میزدند) جمعی را تکذیب میکردند و جمعی را که با برگزیده تفسیر نمونه،
ج 1، ص: 541
کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُوا وَ فَرِیقاً ) « تکذیب نمیتوانستند از نفوذشان جلوگیري کنند به قتل میرساندند
یَقْتُلُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 71 ..... ص : 541
با این حال آنها گمان » : (آیه 71 )- در این آیه اشاره به غرور نابجاي آنها در برابر این همه طغیان و جنایات کرده میفرماید
وَ حَسِبُوا أَلَّا تَکُونَ فِتْنَۀٌ). ) « میکردند که بلا و مجازاتی دامنشان را نخواهد گرفت
و همانطور که در آیات دیگر تصریح شده، خود را یک نژاد برتر میپنداشتند و به عنوان فرزندان خدا از خود یاد میکردند! سر
از دیدن آیات خدا نابینا و از » انجام این غرور خطرناك و خود برتربینی همانند پردهاي بر چشم و گوش آنها افتاد و به خاطر آن
فَعَمُوا وَ صَمُّوا). ) !« شنیدن کلمات حق، کر شدند
اما به هنگامی که نمونههایی از مجازاتهاي الهی و سر انجام شوم اعمال خود را مشاهده کردند، پشیمان گشتند و توبه کردند و
ثُمَّ تابَ اللَّهُ ) « خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت » متوجه شدند که تهدیدهاي الهی جدي است و آنها هرگز یک نژاد برتر نیستند
عَلَیْهِمْ).
ولی این بیداري و ندامت و پشیمانی دیري نپایید باز طغیان و سرکشی و پشت پا زدن به حق و عدالت شروع شد، و دیگر بار
و باز از دیدن آیات حق نابینا و از شنیدن » پردههاي غفلت که از آثار فرو رفتن در گناه است بر چشم و گوش آنها افکنده شد
ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا کَثِیرٌ مِنْهُمْ). ) « سخنان حق کر شدند و این حالت، بسیاري از آنها را فرا گرفت
خداوند هیچ گاه از اعمال آنها غافل نبوده و تمام کارهایی را که انجام » : و در پایان آیه، با یک جمله کوتاه و پر معنی میگوید
وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ). ) « میدهند میبیند
سوره مائده( 5): آیۀ 72 ..... ص : 541
(آیه 72 )- در تعقیب بحثهایی که در مورد انحرافات یهود، در آیات قبل، گذشت، این آیه و آیات بعد، از انحرافات مسیحیان سخن
بحث کرده میگوید: « الوهیت مسیح » میگوید نخست از مهمترین انحراف مسیحیت یعنی مسأله
لَقَدْ کَفَرَ ص: 542 ) « بطور مسلم آنها که گفتهاند خدا همان مسیح بن مریم است، کافر شدند »
صفحه 456 از 550
الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ)
وَ قالَ ) « خداوند یگانهاي را پرستش کنید که پروردگار من و شماست » : .در حالی که خود مسیح با صراحت به بنی اسرائیل گفت
الْمَسِیحُ یا بَنِی إِسْرائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ).
و نیز مسیح براي تأکید این مطلب و رفع هر گونه ابهام و اشتباه اضافه کرد:
إِنَّهُ مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ ) « هر کس شریکی براي خدا قرار دهد خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جایگاه او آتش است »
عَلَیْهِ الْجَنَّۀَ وَ مَأْواهُ النَّارُ).
براي ستمگران و ظالمان هیچ » : و نیز براي تأکید بیشتر و اثبات این حقیقت که شرك و غلو یک نوع ظلم آشکار است به آنها گفت
وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ). ) « گونه یار و یاوري وجود نخواهد داشت
آنچه در آیه فوق در مورد پافشاري مسیح (ع) روي مسأله توحید دیده میشود مطلبی است که با منابع موجود مسیحیت نیز
هماهنگ است و از دلایل عظمت قرآن محسوب میشود.
سوره مائده( 5): آیۀ 73 ..... ص : 542
تعداد » (آیه 73 )- باید توجه داشت که آنچه در آیه قبل آمد مسأله غلو و وحدت مسیح با خدا بود، ولی در این آیه اشاره به مسأله
آنها که گفتهاند خداوند سومین اقنوم از اقانیم سهگانه است بطور » : کرده میگوید « تثلیث در توحید » از نظر مسیحیان یعنی « خدایان
لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَۀٍ). ) « مسلم کافر شدهاند
وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ). ) « هیچ معبودي جز معبود یگانه نیست » : قرآن بطور قاطع در پاسخ آنها میگوید
اگر دست از این عقیده برندارند عذاب دردناکی در انتظار کسانی که بر » و دگر بار با لحن شدید و مؤکّد به آنها اخطار میکند که
وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ). ) « این کفر باقی بمانند خواهد بود
سوره مائده( 5): آیۀ 74 ..... ص : 542
(آیه 74 )- در این آیه از آنها دعوت میکند که از این عقیده کفرآمیز توبه کنند تا خداوند آنها را مشمول عفو و بخشش خود قرار
آیا بعد از این همه، آنها به سوي خداي یگانه بازنمیگردند و از این شرك و کفر طلب آمرزش برگزیده تفسیر » : دهد لذا میگوید
نمونه، ج 1، ص: 543
أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَی اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ). ) ؟« نمیکنند با این که خداوند غفور و رحیم است
سوره مائده( 5): آیۀ 75 ..... ص : 543
چه » : (آیه 75 )- در این آیه با دلایل روشنی در چند جمله کوتاه اعتقاد مسیحیان به الوهیت مسیح را ابطال میکند، نخست میگوید
تفاوتی در میان مسیح و سایر پیامبران بود که عقیده به الوهیت او پیدا کردهاید، مسیح پسر مریم نیز فرستاده خدا بود و پیش از آن
مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ). ) « رسولان و فرستادگان دیگري از طرف خدا آمدند
اگر رسالت از ناحیه خدا دلیل بر الوهیت و شرك است پس چرا در باره سایر پیامبران این مطلب را قائل نمیشوید؟
وَ أُمُّهُ صِدِّیقَۀٌ). ) « مادر او، زن بسیار راستگویی بود » : سپس براي تأیید این سخن میگوید
اشاره به این که کسی که داراي مادر است و در رحم زنی پرورش پیدا میکند چگونه میتواند خدا باشد؟
صفحه 457 از 550
و دوم این که اگر مادر او محترم است به خاطر این است که او هم در مسیر رسالت مسیح با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتیبانی
میکرد، و به این ترتیب بنده خاص خدا بود و نباید او را همچون یک معبود همانطور که در میان مسیحیان رایج است که در برابر
مجسمه او تا سر حد پرستش خضوع میکنند، عبادت کرد.
کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ). ) « او و مادرش هر دو غذا میخوردند » : بعد به یکی دیگر از دلایل نفی ربوبیت مسیح اشاره کرده، میگوید
و در پایان آیه اشاره به روشنی این دلایل از یک طرف و سرسختی و نادانی آنها در برابر این دلایل آشکار از طرف دیگر کرده،
« بنگر چگونه دلایل را به روشنی براي آنها شرح میدهیم و سپس بنگر چگونه اینها از قبول حق بازگردانده میشوند » : میگوید
(انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّی یُؤْفَکُونَ).
سوره مائده( 5): آیۀ 76 ..... ص : 543
(آیه 76 )- در این آیه براي تکمیل استدلال گذشته میگوید: شما میدانید ص: 544
که مسیح خود سر تا پا نیازهاي بشري داشت و مالک سود و زیان خویش هم نبود تا چه رسد به این که مالک سود و زیان شما
قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ ) « بگو: آیا چیزي را پرستش میکنید که نه مالک زیان شماست، و نه مالک سود شما » باشد
لَکُمْ ضَ  را وَ لا نَفْعاً).
و به همین دلیل بارها در دست دشمنان گرفتار شد و یا دوستانش گرفتار شدند و اگر لطف خدا شامل حال او نبود هیچ گامی
نمیتوانست بردارد.
خداوند هم » و در پایان به آنها اخطار میکند که گمان نکنید خداوند سخنان نارواي شما را نمیشنود و یا از درون شما آگاه نیست
وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ). ) « شنواست و هم دانا
سوره مائده( 5): آیۀ 77 ..... ص : 544
(آیه 77 )- در این آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که به دنبال روشن شدن اشتباه اهل کتاب در زمینه غلو در باره
بگو: اي اهل کتاب! در دین خود، » : پیامبران الهی با استدلالات روشن از آنها دعوت کند که از این راه رسما بازگردند و میگوید
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ). ) « غلوّ و تجاوز از حد نکنید و غیر از حق چیزي مگویید
شامل آنها نیز میشود بعید نیست که اشاره به « یا اهل الکتاب » البته غلو نصاري روشن است و اما در مورد غلو یهود که خطاب
سخنی باشد که در باره عزیر پیغمبر خدا میگفتند و او را فرزند خدا میدانستند.
از هوسهاي اقوامی که » : و از آنجا که سر چشمه غلو غالبا پیروي از هوي و هوس گمراهان است، براي تکمیل این سخن میگوید
وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ) « پیش از شما گمراه شدند و بسیاري را نیز گمراه کردند و از راه مستقیم منحرف گشتند، پیروي نکنید
ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ).
این جمله اشاره به چیزي است که در تاریخ مسیحیت نیز منعکس است که مسأله تثلیث و غلوّ در باره مسیح (ع) در قرون نخستین
مسیحیت در میان آنها وجود نداشت بلکه هنگامی که بتپرستان هندي و مانند آنها به آیین مسیح پیوستند، چیزي از بقایاي آیین
سابق را که تثلیث و شرك بود به مسیحیت افزودند.
ص: 545
سوره مائده( 5): آیۀ 78 ..... ص : 545
صفحه 458 از 550
(آیه 78 )- در این آیه و دو آیه بعد براي این که از تقلیدهاي کورکورانه اهل کتاب از پیشینیانشان جلوگیري کند اشاره به سرنوشت
شوم آنها کرده و میگوید:
کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی بن مریم، لعن شدند و این دو پیامبر بزرگ از خدا خواستند که آنها را از رحمت »
لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ). ) « خویش دور سازد
آیه فوق اشاره به این است که بودن جزء نژاد بنی اسرائیل و یا جزء اتباع مسیح، مادام که هماهنگی با برنامههاي آنها نبوده باشد
باعث نجات کسی نخواهد شد، بلکه خود این پیامبران از این گونه افراد ابراز تنفر و انزجار کردهاند.
این اعلام تنفر و بیزاري به خاطر آن بود که آنها گناهکار و متجاوز » : جمله آخر آیه نیز این مطلب را تأکید میکند و میگوید
ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ). ) « بودند
سوره مائده( 5): آیۀ 79 ..... ص : 545
یکدیگر را از کار خلاف نهی نمیکردند، و حتی » (آیه 79 )- به علاوه آنها به هیچ وجه مسؤولیت اجتماعی براي خود قائل نبودند و
کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ). ) « جمعی از نیکان آنها با سکوت و سازشکاري، افراد گناهکار را عملا تشویق میکردند
لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ). ) « برنامه اعمال آنها بسیار زشت و ناپسند بود » و به این ترتیب
سوره مائده( 5): آیۀ 80 ..... ص : 545
بسیاري از آنان را میبینی که طرح دوستی و » : (آیه 80 )- در این آیه به یکی دیگر از اعمال خلاف آنها اشاره کرده، میگوید
تَري کَثِیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا). ) « محبت با کافران میریزند
بدیهی است که دوستی آنها ساده نبود، بلکه دوستی آمیخته با انواع گناه و تشویق آنان به اعمال و افکار غلط بود، و لذا در آخر آیه
چه بد اعمالی از پیش براي معاد خود فرستادند، اعمالی که نتیجه آن، خشم و غضب الهی بود و در عذاب الهی جاودانه » : میفرماید
لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ). ) « خواهند ماند
ص: 546
سوره مائده( 5): آیۀ 81 ..... ص : 546
اگر راستی ایمان به خدا و پیامبر و آنچه بر او » (آیه 81 )- این آیه راه نجات از این برنامه غلط و نادرست را به آنها نشان میدهد که
نازل شده است میداشتند هیچ گاه تن به دوستی بیگانگان و دشمنان خدا در نمیدادند و آنان را به عنوان تکیه گاه خود انتخاب
وَ لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ). ) « نمیکردند
و بسیاري از آنها از دایره فرمان خدا خارج شده، راه فسق را » ولی متأسفانه در میان آنها کسانی که مطیع فرمان الهی باشند کمند
وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ). ) « پیش گرفتهاند
سوره مائده( 5): آیۀ 82 ..... ص : 546
اشاره
صفحه 459 از 550
( (آیه 82
شأن نزول: ..... ص : 546
نخستین مهاجران اسلام! در شأن نزول سلسله آیات 82 تا 86 - نقل کردهاند که این آیات در باره نجاشی زمامدار حبشه در عصر
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و یاران او نازل شده است.
آنچه در باره این موضوع نقل شده، چنین است: در سالهاي نخستین بعثت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و دعوت عمومی او، مسلمانان
در اقلیت شدیدي قرار داشتند، قریش به قبائل عرب توصیه کرده بود که هر کدام، افراد وابسته خود را که به پیامبر صلّی اللّه علیه و
آله ایمان آورده است تحت فشار شدید قرار دهند و به این ترتیب هر یک از مسلمانان از طرف قوم و قبیله خود سخت تحت فشار
قرار داشت.
کافی نبود، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله براي حفظ این دسته « جهاد آزادیبخش » آن روز تعداد مسلمانان براي دست زدن به یک
کوچک، و تهیه پایگاهی براي مسلمانان در بیرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد.
یازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پیش گرفتند، و این در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و این مهاجرت، مهاجرت اول
نام گرفت.
و جمعی دیگر از مسلمانان به حبشه رفتند و هسته اصلی یک جمعیت متشکل اسلامی را که « جعفر بن أبو طالب » چیزي نگذشت که
از 82 نفر مرد و عدّه قابل ملاحظهاي زن و کودك تشکیل میشد بوجود آوردند.
طرح این مهاجرت براي بتپرستان سخت دردناك بود، و براي به هم زدن ص: 547
را « عمارة بن ولید » و « عمرو عاص » این موقعیت دست به کار شدند، و دو نفر از جوانان با هوش و حیلهگر و پشت همانداز یعنی
انتخاب کردند و با هدایاي فراوانی به حبشه فرستادند، این دو نفر با مقدماتی به حضور نجاشی بار یافتند.
ما فرستادگان بزرگان مکّهایم، تعدادي از جوانان سبک مغز در میان ما پرچم مخالفت » : با نجاشی چنین گفت « عمرو عاص »
برافراشتهاند و از آیین نیاکان خود برگشته و به بدگویی از خدایان ما پرداخته و آشوب و فتنه به پا کرده و از موقعیت سرزمین شما
سوء استفاده کرده و به اینجا پناه آوردند، ما از آن میترسیم که در اینجا نیز دست به اخلالگري زنند، بهتر این است که آنها را به
«.... ما بسپارید تا به محل خود بازگردانیم
این را گفتند و هدایایی را که با خود آورده بودند تقدیم داشتند.
نجاشی گفت: تا من با نمایندگان این پناهندگان به کشورم تماس نگیرم نمیتوانم در این زمینه سخن بگویم! روز دیگري در یک
جلسه مهم که اطرافیان نجاشی و جمعی از دانشمندان مسیحی و جعفر بن أبی طالب به عنوان نمایندگی مسلمانان، و نمایندگان
قریش، حضور داشتند، نجاشی پس از استماع سخنان نمایندگان قریش رو به جعفر کرد و از او خواست که نظر خود را در این زمینه
بیان کند.
جعفر پس از اداي احترام چنین گفت: نخست از اینها بپرسید آیا ما جزء بردگان فراري این جمعیتیم؟ »
عمرو گفت: نه شما آزادید.
جعفر- و نیز سؤال کنید آیا آنها دینی بر ذمه ما دارند که آن را از ما میطلبند؟
عمرو- نه ما هیچ گونه مطالبهاي از شما نداریم.
صفحه 460 از 550
جعفر- آیا خونی از شما ریختهایم؟ که آن را از ما میطلبید؟
عمرو- نه چنین چیزي در کار نیست.
سپس جعفر رو به نجاشی کرد و گفت: ما جمعی نادان بودیم، بتپرستی میکردیم، گوشت مردار میخوردیم، انواع کارهاي زشت
و ننگین انجام میدادیم، ص: 548
قطع رحم میکردیم و نسبت به همسایگان خویش بدرفتاري داشتیم، و نیرومندان ما حق ضعیفان را میخوردند! ولی خداوند
پیامبري در میان ما مبعوث کرد که به ما دستور داده است هر گونه شبیه و شریک را از خدا دور سازیم و فحشاء و منکرات و ظلم و
ستم و قمار را ترك گوییم، به ما دستور داده نماز بخوانیم، زکات بدهیم، عدالت و احسان پیشه کنیم و بستگان خود را کمک
نماییم.
نجاشی گفت: عیساي مسیح نیز براي همین مبعوث شده بود! سپس از جعفر پرسید: آیا چیزي از آیاتی که بر پیامبر شما نازل شده
است حفظ داري؟
کرد. « مریم » جعفر گفت: آري! و سپس شروع به خواندن سوره
حسن انتخاب جعفر، در مورد آیات تکان دهنده این سوره که مسیح و مادرش را از هر گونه تهمتهاي ناروا پاك میسازد، اثر
عجیبی گذاشت تا آنجا که قطرههاي اشک شوق، از دیدگان دانشمندان مسیحی سرازیر گشت، و نجاشی صدا زد به خدا سوگند
خواست در اینجا سخنی بگوید و تقاضاي سپردن مسلمانان را به « عمرو » نشانههاي حقیقت در این آیات نمایان است! هنگامی که
دست وي کند، نجاشی دست بلند کرد، و محکم بر صورت عمرو کوبید و گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بیش از این
سخنی در مذمت این جمعیت بگویی تو را مجازات خواهم کرد! سالها گذشت، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هجرت کرد و کار اسلام
گشت، در آن روز که مسلمانان از فرط « خیبر » امضا شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله متوجه فتح « حدیبیه » بالا گرفت، و عهدنامه
شادي به خاطر در هم شکستن بزرگترین کانون خطر یهود در پوست نمیگنجیدند، از دور شاهد حرکت دسته جمعی عدهاي به
سوي سپاه اسلام بودند، چیزي نگذشت که معلوم شد این جمعیت همان مهاجران حبشهاند که به آغوش وطن باز میگردند! پیامبر
و مهاجران حبشه، این جمله تاریخی را فرمود: « جعفر » صلّی اللّه علیه و آله با مشاهده
نمیدانم از پیروزي خیبر خوشحالتر ص: 549 » :!؟ لا ادري انا بفتح خیبر اسرّ ام بقدوم جعفر
؟« باشم یا از بازگشت جعفر
میگویند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شامیان که در میان آنها یک راهب مسیحی بود و تمایل شدید به اسلام پیدا کرده بود،
خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و پس از شنیدن آیات سوره یس به گریه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر این
آیات به تعلیمات راستین مسیح شباهت دارد آیات 82 تا 86 - نازل شد و از این مؤمنان تجلیل کرد.
تفسیر: ..... ص : 549
کینه توزي یهود و نرمش نصاري! در سلسله آیات 82 تا 86 - مقایسهاي میان یهودیان و مسیحیانی که معاصر پیامبر اسلام صلّی اللّه
بطور » : علیه و آله بودهاند شده است، نخست آیه یهود و مشرکان را در یک صف و مسیحیان را در صف دیگر قرار داده، میگوید
« مسلم سرسختترین دشمنان مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت، و با محبتترین آنها نسبت به مؤمنان مدعیان مسیحیتند
(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قالُوا إِنَّا نَصاري).
تاریخ اسلام به خوبی گواه این حقیقت است، زیرا در بسیاري از صحنههاي نبرد ضد اسلامی، یهود بطور مستقیم یا غیر مستقیم
صفحه 461 از 550
دخالت داشتند.
در حالی که در غزوات اسلامی، کمتر مسلمانان را مواجه با مسیحیان میبینیم، سپس قرآن دلیل این تفاوت روحیه و خط مشی
اجتماعی را طی چند جمله بیان کرده، میگوید: مسیحیان معاصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله امتیازاتی داشتند که در یهود نبود.
« در میان آنها جمعی دانشمند بودند که به اندازه دانشمندان دنیاپرست یهود در کتمان حقیقت کوشش نداشتند » : نخست این که
(ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ).
و بسیاري از آنها » .( که درست در نقطه مقابل حریصان یهود گام برمیداشتند (وَ رُهْباناً « تارك دنیا بودند » و نیز در میان آنها جمعی
وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ). ) « در برابر پذیرش حق خاضع بودند، و تکبري از خودشان نمیدادند
در حالی که اکثریت یهود به خاطر این که خود را نژاد برتر میدانستند، از قبول آیین اسلام که از نژاد یهود برنخاسته بود سر باز
میزدند.
ص: 550
آغاز جزء